مطالب آموزنده فرانسه فارسی

داستان و مقالات آموزنده به زبان فارسی و فرانسه

مطالب آموزنده فرانسه فارسی

داستان و مقالات آموزنده به زبان فارسی و فرانسه

در این سایت ترجمه حکایت ها و مقالاتی راجع به سلامتی و ورزش و یا زبان از فرانسه و گاهی انگلیسی آورده می شود . در مواردی اصل متن نیز ارائه می شود تا دانشجویان بتوانند متونی را به صورت ترجمه مقابله ای داشته باشند.

طبقه بندی موضوعی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «citation de Hugo» ثبت شده است

 

 

 

 

 

آغاز در "جمعیت" و پایان در "تنهایی" آیا قرابت ویژه ی مردم و  سرگذشت همه اینگونه نیست؟[1]

طبیعت حیوان {نسبت به کار خود} ابله نیست.[2]

هر کس به فقرا بدهد به خداوند قرض داده است.[3]

خیابان { همچون} بند نافی است که فرد را به جامعه وصل می کند.[4]

هیچ جذابیت ظاهری کامل نیست اگر زیبایی درونی آن را سرزنده نکند. زیبایی روح مانند انواری اسرارآمیز زیبای جسم را فرا می گیرند.[5]

شادی که در خود حس می کنیم جذابیتی دارد که مانند تمام بازتابها ی نورتحلیل نمی رود، وما را فروزانتر می کند.[6]

کسانی که زندگی می کنند کسانی هستند که مبارزه می کنند.[7]

 

روح تنها پرنده ای است که ازقفسش حمایت می کند.[8]

نظم یک آرامش خشن است.[9]

پست ترین پیامد چاپلوسی، همانا تشویق ناسپاس است.[10]

انسان خرد را در خود و حکمت را در خارج از خود یافت.[11]




[1] “Commencer à "foule" et finir à "solitude", n'est-ce pas, les proportions individuelles réservées, l'histoire de tous?”

 

[2] “L'esprit d'une bête, c'est de ne pas être sot.” 

 

[3] "  Qui donne au pauvre prête à Dieu.”

[4]   “La rue est le cordon ombilical qui relie l’individu à la société.”

[5] “Aucune grâce extérieure n'est complète si la beauté intérieure ne la vivifie. La beauté de l'âme se répand comme une lumière mystérieuse sur la beauté du corps.”

 

[6] “La joie que nous inspirons a cela de charmant que, loin de s’affaiblir comme tout reflet, elle nous devient plus rayonnante.”

[7] “Ceux qui vivent sont ceux qui luttent.”

 

[8] “L'âme est le seul oiseau qui soutienne sa cage.”

 

[9] “L'ordre est une tranquillité violente.”

 

[10] “La suprême bassesse de la flatterie, c'est d'encourager l'ingratitude.”

[11] “L'homme trouve la raison en lui et la sagesse hors de lui.”


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ مهر ۹۷ ، ۱۳:۲۵
شهلا دوستانی

حیوانات از خدا هستند و حماقت از انسان.[1]

مردم این را بدانند  چون کلمه ، موجودی است زنده، دست متفکر هنگام نوشتن می لرزد.[2]

خنداندن یعنی کاری برای از خاطر بردن. چه کار نیکی بر زمین ،چه تقسیم کننده ای : فراموشی (در میان مردم) .[3]

آرزو، خوشبختی است؛ انتظار، زندگی است.[4]

مسیح می گوید عشق بورزید؛ کلیسا می گوید پرداخت کنید.[5]



[1] “Les bêtes sont au bon Dieu, mais la bêtise est à l'homme.”

[2]   “Car le mot, qu'on le sache, est un être vivant. La main du songeur vibre et tremble en l'écrivant”

[3] “Faire rire, c’est faire oublier. Quel bienfaiteur sur la terre, qu’un distributeur d’oubli !”

[4] “Rêver, c'est le bonheur ; attendre, c'est la vie.”

[5] “Jésus disait : aimer ; l'église dit : payer.”


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ فروردين ۹۷ ، ۱۹:۴۵
شهلا دوستانی