مطالب آموزنده فرانسه فارسی

داستان و مقالات آموزنده به زبان فارسی و فرانسه

مطالب آموزنده فرانسه فارسی

داستان و مقالات آموزنده به زبان فارسی و فرانسه

در این سایت ترجمه حکایت ها و مقالاتی راجع به سلامتی و ورزش و یا زبان از فرانسه و گاهی انگلیسی آورده می شود . در مواردی اصل متن نیز ارائه می شود تا دانشجویان بتوانند متونی را به صورت ترجمه مقابله ای داشته باشند.

طبقه بندی موضوعی

۲ مطلب در شهریور ۱۳۹۸ ثبت شده است

 

یک دروغ.  یک دروغ کوچک. فقط برای یک بار آن هم برای اینکه دوست نداریم  به تولد یک آشنای دور برویم و دوست داریم در خانه با آرامش استراحت کنیم، این به کسی صدمه نمی زند؟  ولی ، اشتباه می کنید! ظاهرا از زمانی که تصمیم میگیرید صادق نباشید، بزرگی و کوچکی دروغ هم اهمیت چندانی ندارد، میزان حس همدلی  نسبت به دیگران تغییر می کند. به عبارت دیگر، در هر دروغ، ما مقداری از ظرفیت خود را برای درک احساسات دیگران از دست می دهیم.

انجام عملی خلاف انسانی با دیگران می تواند به انجام اعمال غیر اخلاقی شود.

نتیجه ذیل را موسسه  روانشناسی امریکا در پی تحقیق بر  2500داوطلب بمدت هشت سال بدست اورده است. محققان توضیح می دهند :   " ما متوجه رابطه  بین رفتار غیر صادقانه و تغییر در رفتارهای اجتماعی در افرادی که تمایل به گفتن دروغ  دارند شدیم، هر قدر فرد غیر صادقتر باشد کمتر می تواند احساسات دیگری را درک کند و کمتر تمایل پیدا می کند با  دیگران پیوند برقرار کند."

به گفته اشلی ای- هاردن محقق اصلی تحقیق، در دراز مدت، این رفتارهای غیر انسانی نسبت به  دیگران می تواند منجر به از دست رفتن حس همدلی نسبت به دیگران شود، در نتیجه ترس از صدمه زدن و انجام اعمال غیر اخلاقی از بین می رود.

 

Un mensonge. Un tout petit mensonge. Rien qu’une fois parce qu’on n’a pas du tout envie d’aller à l’anniversaire d’une tant éloignée ou pour rester tranquillement chez soi, ça ne peut pas faire de mal? Et bien détrompez-vous ! Il semblerait qu’à partir du moment où on décide d’être malhonnête, peu importe le niveau du mensonge, on altère notre niveau d’empathie envers autrui. Autrement dit, on perd à chaque fois un peu plus de capacité à ressentir les émotions des autres.

Une déshumanisation de l'autre qui peut mener à l'acte immoral

Une conclusion donnée par les chercheurs de l’American Psychological Association dans le rapport de leur étude sur plus de 2500 volontaires pendant huit ans. “Nous avons noté une corrélation entre un comportement malhonnête et l’altération de la sociabilité chez les sujets qui ont tendance à faire de petits mensonges”, expliquent les chercheurs. “Plus les sujets sont malhonnêtes, plus leur capacité à ressentir les émotions des autres réduit et moins ils ont tendance à tisser des liens avec autrui”.

 

Selon Ashley E.Hardin, chercheuse à la tête de l’étude, à la longue, la déshumanisation des autres peut conduire à ne plus avoir d’empathie du tout pour les autres, donc ne plus avoir peur de leur faire du mal et conduire à des actes immoraux.

 

Ecrit par:

 

Bénédicte Demmer

 

Journaliste http://www.doctissimo.fr/psychologie/news/petit-mensonge-pas-sans-consequences-empathie

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ شهریور ۹۸ ، ۱۷:۳۹
شهلا دوستانی


روزی، مردی وارد سالن سلمانی شد تا موهایش را کوتاه کند و ریشهایش را طبق معمول مرتب کند. به طور اتفاقی آنها  وارد بحث در مورد خدا شدند.
سلمانی گفت:" گوش کن، من فکر نکنم آنطور که تو می گویی خدا وجود داشته باشد."
مشتری در پاسخ گفت:" چرا اینطوری فکر می کنی ؟"
" خوب، اسان است، تو کافیه از اینجا خارج شوی و به کوچه بروی تا بفهمی خدا وجود ندارد. به من بگو، اگر خدا وجود داشت، اینقدر بیمار بود؟ اینقدر بچه های بی سرپرست بود؟ اگر خدا وجود داشت، نه رنج بود و نه درد. من نمی توانم به به خدا فکر کنم تا تمام این چیزها وجود دارد."

مشتری لحظه ای مکث کرد تا فکر کند ولی او برای روبرو نشدن با تمام این مسائل نمی خواست پاسخی دهد.
سلمانی کارش راتمام کرد و مشتری از سالن خارج شد . تا خارج شد، مردی را در کوچه دید که موها و ریش بلند داشت( بنظر می رسید مدتهاست کوتاه نشده و به حال خود رها شده.) 
مشتری به سالن سلمانی برگشت و به سلمانی گفت:" تو چه می دانی ؟ سلمانی وجود ندارد."
سلمانی گفت:" چطور ممکنه ؟ سلمانی وجود ندارد؟" . " آیا من اینجا نیستم و آیا خود من سلمانی نیستم؟"
مشتری با صدای بلند گفت:" نه" ، سلمانی وجود ندارد چون اگر سلمانی وجود داشت اینقدر آدمهای با موهای بلند و ریش بلند مثل این مردی که در کوچه وجود دارد وجود نداشت."
" اه، سلمانی ها وجود دارند، اتفاقی که افتاده این است مردم سراغ ما نمی ایند."
 مشتری گفت: " دقیقا؟ تو اعتراف کردی ، خدا وجود دارد اتفاقی که افتاده اینست که مردم به سمت او نمی روند و او را جستجو نمی کنند. به همین خاطر است که اینقدر رنج و درد در دنیا وجود دارد."
" درکل و برای همه  فیض و موفقیت برای کسانی است که همراه پروردگار هستند."

 

 

 

 

 

 

UNE HISTOIRE INTÉRESSANTE

Un jour, un homme entra dans un salon de coiffure pour se faire couper les cheveux et tailler sa barbe comme il le faisait régulièrement.  Il entama la conversation avec le barbier.  Ils discutèrent de sujets nombreux et variés.  Soudain, ils abordèrent le sujet de Dieu.

Le barbier dit : « Écoute, je ne crois pas que Dieu existe comme tu le dis. »

« Pourquoi dis-tu cela ? » répondit le client.

« Bien, c’est facile, tu n’as qu’à sortir dans la rue pour comprendre que Dieu n’existe pas.  Dis-moi, si Dieu existait, y aurait-il tant de gens malades ? Y aurait-il tant d’enfants abandonnés ? Si dieu existait, il n’y aurait pas de souffrance ni de peine.  Je ne peux penser à un Dieu qui permet toutes ces choses. »

Le client s’arrêta un moment pour penser mais il ne voulut pas répondre pour éviter toute confrontation.

Le barbier termina son travail et le client sortit du salon.  Tout de suite après sa sortie, il vit un homme dans la rue avec de longs cheveux et une barbe (il semblait bien qu’il avait été longtemps sans s’être occupé de lui-même car il avait l’air vraiment négligé).

Le client retourna donc dans le salon et dit au barbier : « Tu sais quoi ? Les barbiers n’existent pas. »

« Comment ça, les barbiers n’existent pas ? » demanda le barbier, « Ne suis-je pas ici et ne suis-je pas un

barbier moi-même ? »

« Non » s’écria le client.  « Ils n’existent pas parce que s’ils existaient, il n’y aurait pas de gens avec de longs cheveux et la barbe longue comme cet homme qui marche dans la rue. »

« Ah, les barbiers existent. Ce qui arrive, c’est que les gens ne viennent pas à moi. »

« Exactement ? » affirma le client. « Tu l’as dit : Dieu existe.  Ce qui arrive c’est que les gens ne vont pas vers LUI et ne LE cherchent pas, c’est pourquoi il y a tant de souffrance dans le monde. 

« Pour tout et en tout, le succès et la grâce accompagne ceux qui sont de l’Éternel. »

 

https://www.lavictoiredelamour.org/main.php?t=texte&i=317&d=

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ شهریور ۹۸ ، ۱۸:۱۴
شهلا دوستانی