مطالب آموزنده فرانسه فارسی

داستان و مقالات آموزنده به زبان فارسی و فرانسه

مطالب آموزنده فرانسه فارسی

داستان و مقالات آموزنده به زبان فارسی و فرانسه

در این سایت ترجمه حکایت ها و مقالاتی راجع به سلامتی و ورزش و یا زبان از فرانسه و گاهی انگلیسی آورده می شود . در مواردی اصل متن نیز ارائه می شود تا دانشجویان بتوانند متونی را به صورت ترجمه مقابله ای داشته باشند.

طبقه بندی موضوعی


 

صحبت کردن با خود بیش از آنکه تصور می رود مفید است

اندیشیدن، خود آگاهی، اعتماد به نفس...  باصدای بلند با خود حرف زدن، روش بسیار خوبی است برای شناخت بهتر خود و مهارت  را در صحبت کردن کامل تر می کند. توضیحات:

آماده کردن سخنرانی برای مراسم ازدواج، صحبت کردن در جلسات درمقابل ده نقر ، پاسخ تلفن ناشناسی را دادن... و بسیاری از موقعیت های بیش و کم ضروری که لازم می شود در برابر جمعیتی  به نحو شایسته ای صحبت کنیم . آیا آسان است؟ نه برا ی همه.  کوچکترین کار که همان باز کردن دهان برای سخن گفتن است برای برخی از ما سخت است ، چه برسد به سخن بلیغ و فصیح گفتن.

این مطلب گرفته شده از مقاله ای از بی بی سی است. درمان معجزه گر {این مسئله } حرف زدن با خود است آن هم با صدای بلند.

 بی شک، این کار بهتر است در تنهایی انجام گیرد. چون عمل تنها صحبت کردن ،تاثیر خوبی بر مردم ندارد. یک ضرب المثل فرانسوی می گوید :" با خود صحبت کردن نشانه ی دیوانگی است" به غیر از (شاید) روی صحنه!

چندین تحقیق علمی نشان داده است که  حرف زدن با خود در تنهایی تمایلی است که محسناتی نیز دارد. تشویق خود، اعتماد به نفس، یادآوری، تمرکز...   چندان اهمیتی ندارد ما چه {با خود} می گوییم. آن ویلسون چف ، روانشناس موضوع  سخنرانی، توضیح می دهد که:" همه ی ما به یک راز دار نیازمندیم تا در باره ی کسی که جالب ، و باهوش است حرف بزنیم، کسی که بخشی ازماست ، کسی که ما را بهتر از دیگری می فهمد. بی شک ما شخصی بسیار جالبتراز آنچه هستیم و آنکه می شناسیم، هستیم". در سال 2014 تحقیقی توضیح داد  تا چه اندازه خویش باوری در روبرو شدن در  آزمونها و چالشها، بسیار پیچیده موثر و موثرتراست. و بهتر از آن : حرف زدن با خود با ذکر نام خود و دیگر نزدیکانی است  که به ما کمک کردند تا احساسات خود را کنترل کنیم.

 

کلمات مناسب را پیدا کنید

 

در نشریه هاروارد بیزینس ریویو[1]، اتان کروس، محقق، تجربه ای سرگرم کننده و در عین حال آموزنده را شرح می دهد. صحبت کردن از خود با  ضمیر دوم شخص یا سوم شخص، برای آماده سازی در شرکت در هربحثی " بهترین" کار برای بازدهی بالا ، آرامش بیشتر، و اعتمادبه نفس بیشتر است. او توضیح می دهد که دستآورد تحقیقش آنچنان قانع کننده بود که او دخترخودش را از آن پس واداشت که در مورد خودش با ضمیر سوم شخص صحبت کند. اضافه کرد " اینکار نه تنها به او اعتماد به نفس داد بلکه ارزش دستآورد و کیفیت نظرات ما را  ده برابر کرد." تحقیق دیگری که در سال 2008 انجام گرفت توضیح می دهد که صحبت کردن با خود با صدای بلند به همین تریب نشانه مثبتی برای پیشرفت شخصیتی کودکان است.

آخرین مزیت این پدیده رفع کمبود شدید حس قدرشناسی است . در دنیای کار حس قدر شناسی نیازی اساسی به شمار می رود که اغلب برآورده نمی شود : بیش از این جین دولابرو یر[2] گفته بود:" در دنیا هیچ چیز زیباتر ازحس قدر شناسی نیست" .در تحقیقی که سال 2016 سازمان     ان اکت[3]   ( سازمان ملی برا بهتر شدن شرایط کار) انجام گرفت نشان داد که سیاست های قدر دانی کردن خیلی نا امید کننده است. طبق این تحقیقات از  54% شرکت کنندگان، تنها 9% آنها عملکرد شرکتشان را در این رابطه تایید کردند.



[1] Harvard Business Review

[2] Jean de La Bruyère

[3] l'Anact

باراک اوباما در روز انتخاب در کاخ سفید، ژانویه 2009


Barack Obama, le jour de son investiture en janvier 2009. Crédit: The White House/Pete Souza


Se parler à soi-même est moins inutile qu'on ne le pense


FOCUS - Réflexion, conscience de soi, confiance en soi… Se parler à soi-même, à haute voix, est une excellente façon de mieux vous connaître et de perfectionner vos prises de parole. Explications.

Préparer un discours en vue d'un mariage, parler devant dix personnes en réunion, passer un appel téléphonique à un(e) inconnu(e)... Tant de situations qui nécessitent, à des degrés différents, de s'exprimer convenablement en public. Facile? Pas pour tout le monde. Sans parler de charisme et d'éloquence, le moindre fait d'ouvrir la bouche est déjà chose complexe pour certains d'entre nous. C'est l'objet d'un article publié par la BBC. Le remède miracle: se parler à soi-même. À voix haute. Évidemment, il est préférable de s'adonner seul à cette activité, l'acte de parler tout seul n'ayant pas spécialement bonne presse lorsqu'il est effectué en public. «Parler tout seul est signe de folie», dit d'ailleurs le proverbe français. Mis à part (peut-être) sur scène!

، » LIRE AUSSI: En manque de compliments? Auto-persuadez-vous d'être formidable!

Plusieurs études et recherches scientifiques démontrent que parler seul est une lubie qui a des vertus. Auto-persuasion, confiance en soi, rappel de mémoire, concentration... Peu importe ce que nous racontons. «Nous avons tous besoin d'un confident, de parler à quelqu'un qui est intéressant, intelligent, qui est de notre côté et qui nous comprend mieux que personne, explique Anne Wilson Schaef, psychologue et conférencière. Nous sommes sans doute la personne la plus intéressante que nous connaissons.» En 2014, une étude expliquait dans quelle mesure l'autopersuasion est bénéfique pour nous aider à affronter nos épreuves et nos défis les plus complexes. Mieux encore: se parler à soi-même en mentionnant son propre nom et ceux de nos proches nous aident à mieux contrôler nos sentiments!

 

 

Trouver les mots justes

 

Dans la Harvard Business Review, le chercheur Ethan Kross raconte une expérience aussi amusante qu'instructive. Parler de soi-même à la deuxième ou à la troisième personne pour préparer n'importe quelle intervention est un «plus» pour être plus performant, plus calme, et plus confiant! Kross explique que les résultats de son expérience ont été si concluants qu'il impose désormais à sa propre fille de parler d'elle-même à la troisième personne. «Non seulement cela donne confiance en soi, mais en plus cela décuple la raison et la qualité de notre réflexion», ajoute-t-il. Une autre étude datant de 2008 explique que parler de soi à haute voix est également un signal positif pour le développement personnel des jeunes enfants.

» LIRE AUSSI: L'art de parler en public: 6 leçons inspirées des conférences TED

Un dernier bienfait de ce phénomène: combler un manque terrible de reconnaissance. Dans le monde du travail, la reconnaissance est un besoin essentiel qui est très largement insatisfait. «Il n'y a guère au monde un plus bel excès que celui de la reconnaissance», écrivait jadis Jean de La Bruyère. Il avait raison. Une étude réalisée en 2016 par l'Anact (Agence Nationale pour l'Amélioration des Conditions de Travail), révèle en effet que les politiques de reconnaissance sont largement insatisfaisantes, selon 54% des sondés. Seuls 9% d'entre eux saluent la performance de leur entreprise en la matière.







۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ خرداد ۹۶ ، ۱۲:۴۰
شهلا دوستانی

 

صداقت شجاعانه

با وجود هراتفاقی می بایست صادق بود

 

    جرج واشنگتن که رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا شد، در تمام عمر خود مشهور به صداقت بود.

   اووقتی کودک بود، تبری کوچک به عنوان هدیه سال نو گرفت . این یک اسباب بازی بسیار سرگرم کننده ولی بسیار خطرناک در دستان کودک بود. جرج درهیچ چیز به اندازه امتحان کردن این تبر بر روی درختان باغ  اشتیاق نداشت. او روی تنه درخت گیلاسی که پدرش به آن خیلی علاقه داشت بریدگی بزرگی بوجود آورد

    وقتی پدر برگشت دید که به درخت گیلاسش آسیب رسیده است. می خواست مقصر را بشناسد،  بی نتیجه ،از تمام اهل خانه  سوال کرد.

   جرج  غایب بود ولی  کمی بعد آمد. پدر او را کنار درخت گیلاس برد و با لحن جدی گفت: «چه کسی اینکار را کرده است؟ کودک در حالی که می لرزید لحظه ای ساکت ماند ، سپس با شجاعت تصمیمش را گرفت و گفت :« نمی توانم دروغ بگویم،  من این کار را کردم!»

    --- پدر گفت: تو اشتباه بزرگی کردی درختی را که من دوست داشتم قطع کردی ، اما تو به من حقیقت را گفتی ، من تو را می بخشم . برو، و به خاطر داشته باش به هر قیمتی، باید صادق بود.»  


 

 

Courageuse sincérité

Il faut être sincère malgré tout

 

1.     Georges Washington qui devint président de la République des Etats _ Unis d’Amérique, fut renommé toute sa vie pour  sincérité.

2.     Lorsqu’il était enfant, il reçut pour ses étrennes une petite hachette. C’était un jouet bien amusant mais bien dangereux entre les mains d’un enfant. Georges n’eut rien de plus pressé que de l’essayer sur tous les arbres du jardin. Il fit une énorme entaille au tronc d’un jeune cerisier auquel son père tenait beaucoup

3.     Quand le père rentra il vit son cerisier perdu, voulant connaitre le coupable, il interrogea vainement tous les gens de la maison.

4.     Georges qui était absent rentra peu après. Son père le conduisait auprès du cerisier : «  Qui a fait cela? dit-il d’un ton sévère. » L’enfant tremblant resta un moment silencieux, puis se décidant courageusement : « je ne pis mentir, dit-il, c’est moi !

5.     --- Tu as eu grand tort, dit le père, de mutiler un arbre que j’aimais, mais tu m’as dit la vérité, je te pardonne. Va, et souviens _ toi qu’il faut être sincère quoi qu’il en coût. »

D’après  A, Ailou.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ خرداد ۹۶ ، ۰۸:۵۸
شهلا دوستانی

 

نشانه هایی که ثابت می کند در روز آب کافی نمی نوشید

شما برای فکر و تمرکز کردن  مشکل دارید؟  ممکن است ارگانهای شما صرفا کمبود آب داشته باشند.

ساعت سه و نیم بعد از ظهر، ظرفیت تمرکز شما بشدت کاهش پیدا کرده است و شما احساس فقدان انرژی می کنید . موضوع مهم ی که در موردش غفلت کرده اید: آب، که جز اصلی سوخت ارگانها به شمار می رود.  تذکری  کوتاه :  60% بدن از آب تشکیل شده ومعمولا می تواند تا یک و نیم لیتر آن را از دست بدهد.  آب رسانی خوب به  بدن بسیار مهم است و توصیه می شود که در تمام طول روز (بدون در نظر گرفتن قهوه وچای نوشیده شده  ) آب نوشیده شود( ترجیحا آب های معدنی، برای جبران از دست دادن مواد معدنی). در غیر این صورت به سرعت   احساس می کنید که کارایی ذهنی و فیزیکی بدن پایین آمده است.  ووضعیت  کلی بدن نشان می دهد به آب  نیاز  دارد.

 

نمی توانید بخوبی فکر کنید

ظرفیت تمرکز شما به صفر نزدیک شده این مکانیزم از سرعت افتاده خواهان  تلاشی مضاعفی از جانب شما است ،. دیگر هیچ چیز نرمال نیست. توماس کساب دکتر دارو ساز اذعان دارد " در مغز مقدار زیادی آب وجود دارد که بخصوص برای تبادل بین سلولی به آن نیاز است. وقتی آب به مقدار کافی نوشیده نمی شود تبادل به خوبی برقرار نمی شود، و مانند این است که سلول ها پژمرده شوند. فراموش نشود که خون  نیزغلیظ می شود، و خوب به جریان نمی افتد و اکسیژن به خوبی به مغز نمی رسد."  

 

عصبی می شوید

دکتر در ادامه می گوید " ارتباط بد پدید آمده بین سلول ها در خلق و خوی شما نیز تاثیر گذار است . کمبود آب حساسیت های شما را درکل افزایش می دهد و شما بیشتر عصبی و زود رنج می شوید." اینطوری می شود که مثلا شما با همکاری که اشاره ای به سبزی روی دندان جلویی شما کرده  دیگر حرف نمی زنید.

 

زیاد پلک می زنید

دکتر تاکید می کند ،اگر چه بخوبی همه می دانند آب جزء تشکیل دهنده چشمان است، ولی از تاثیر کمبود آب بر نگاه بسیار بندرت آگاهند. بهر حال فرآیند منطقی در این مورد وجود داردا: " هر گاه چشمان خشک می شوند شروع به پلک زدن می کنند. آنها برای مرطوب کردن خود ملزم به پلک زدن هستند."

 

سر درد دارید

فلورانس رینود، بیولوژیست داروساز،  توضیح داد:" در صورت کمبود آب، در وحله اول، آب موجود در سلول های ارگانها ی بدن، برای چرخش خود به سمت مغز دچار مشکل می شود. تبادل آبی بخوبی انجام نمی گیرد، مغز انعطاف خود را از دست می دهد و همین موضوع باعث درد می شود" . توماس کساب اضافه کرد:" به همین خاطر اولین واکنش، در صورت سر درد قبل از استفاده از دارو، نوشیدن یک لیوان بزرگ آب خنک است.

 

خیلی کم دستشویی می روید

فلورانس رینود، دارو ساز، اشاره کرد:" طبیعت به درستی عمل می کند: وقتی بدن کمبود آب دارد، مقدار کمی را که دارد حفظ می کند.به همین خاطر کم به توالت می رویم و نیزوقتی در طول روز کم آب  می نوشیم کمتر هم عرق می کنیم." دومین نشانه کمبود آب، رنگ ادرار است که بسیار پر رنگ است زیرا رقیق نیست.

 

پوست شما خشک شده

شما هر شب به صورتتان کرم می زنید اینکار سالها موثر بوده اما {اکنون حس می کنید }این کارتاثیر اساسی ندارد. و شما حس می کنید پوستتان خشک  شده در نتیجه، آنقدر خوب نیست کهبتواند  آرایش را نگه دارد. نینا رووس ،متخصص پوست، توضیح می دهد: آبرسانی بد روی پوست بر غشای آن تاثیر می گذارد. به این ترتیب که حایل های  پوست درست کار نمی کنند  و سلول ها خوب عایق بندی نمی شوند در نتیجه میکروبها ، مواد آلرژی زا که باعث ناراحتی هستند وارد پوست می شوند.

 

پایداری کم آرایش

کمبود آب به طور طبیعی روی پوست تاثیر گذار است. دکتر نینا رووس  اشاره می کند : به طور عادی  یک  آبرسانی خوب باعث می شود غشای سلولها در لایه  بیرونی سلول نرم  بماند و خوب بسته  شود. ولی وقتی آب به قدر کافی نوشیده نشود، آنها خوب بسته نمی شوند در نتیجه پوست ، پوسته پوسته می شود و آرایش دیگر روی آن نمی ایستد.

 

پوست انعطاف خود را از دست می دهد

 

آیا در وسط تابستان هم پوست  شما هنوز خشک است ؟  چین های کوچکی در اطراف چشم و دهان ظاهر شده؟ این موضوع احتمالا به خاطر کمبود آب در پوستاست. متخصص پوست در این باره می گوید: این چیزیست که ما آن را "چین و چروک پوست" می نامیم. برای اطمینان از اینکه آب بخوبی به پوست می رسد مقداری از پوست بازو یا صورت را با انگشت سبابه و اشاره بلند کنید، چروکی که به به سرعت به حالت اولیه برنمی گردد نشانه کمبودآب است.

برای درمان ، آب بیشتری بنوشید و هر شب  برای تغذیه پوست از مرطوب کننده استفاده کنید تا سدهای محافظ پوست احیا شوند.

در آخر نباید مولفه مهم تغذیه را نادیده گرفت: اسیدهای چرب امگا3 که باعث انسجام سلول ها می شوند ، توصیه می کنیم  ماهی چرب درست کنید و میوه های خشک شده و روغن گیاهان حاوی امگا 3 میل کنید.



 Ces signes qui prouvent que vous ne buvez pas assez d'eau dans la journée

Par Ophélie Ostermann | Le 18 août 2016

Partager

Vous avez du mal à réfléchir et à vous concentrer ? Mayday, mayday. Votre organisme est peut-être tout simplement en manque d'eau. Explications.

15h30, votre capacité de concentration décroit dangereusement et vous vous sentez vidée d'énergie. Inutile de chercher bien loin, il se pourrait tout simplement que votre corps manque d'eau. Grande oubliée des journées, elle fait pourtant partie des carburants de l'organisme. Petite piqûre de rappel : le corps est composé à 60 % d'eau, et peut en perdre quotidiennement jusqu'à un litre et demi. Pour maintenir une bonne hydratation corporelle, il est fortement conseillé de boire de l'eau (de préférence minéralisée pour combler la perte de minéraux) tout au long de la journée (sans compter thés et cafés). Dans le cas contraire, les effets psychiques et physiques se font rapidement sentir. Tour d'horizon des signes annonciateurs d'un organisme à sec.

 

Vous réfléchissez moins bien

La machine tourne au ralenti, faire une phrase digne de ce nom vous demande double efforts et votre capacité de concentration est proche de zéro. Rien de plus normal. « Il y a beaucoup d'eau dans le cerveau, qui sert notamment aux échanges cellulaires. Quand on ne boit pas assez, les connexions se font moins bien, et les cellules sont comme flétries. Sans oublier que le sang s'épaissit, circule moins bien et n'oxygène plus correctement le cerveau », indique le Dr en pharmacie Thomas Kassab.

 

Vous êtes irritable

« La mauvaise connexion entre les cellules joue également sur l'humeur. Le manque d'eau augmente la sensibilité de manière générale et nous rend plus susceptible, plus énervé », avance le pharmacien. C'est ainsi que vous ne parlez plus à cette collègue qui vous a fait remarquer le morceau de coriandre placardé sur votre incisive.

 

Vous clignez souvent des yeux

 

Si l'on sait pertinemment que nos yeux contiennent de l'eau, on prend rarement conscience de l'impact du manque d'hydratation sur le regard. Pourtant le processus est logique : « Les yeux clignent quand ils s'assèchent. Quand on manque d'eau, ils clignent plus souvent pour obliger l'œil à se réhydrater », précise le pharmacien.

 

 

Vous avez des maux de tête

 

« En cas de déshydratation, l'eau principalement présente dans les cellules de l'organisme a du mal à circuler jusqu'au cerveau. Les échanges se font alors moins bien, le cerveau perd et élasticité et cela crée des douleurs », explique Florence Raynaud, pharmacienne biologiste (1). « C'est ainsi que le premier réflexe, avant d'opter pour un médicament en cas de maux de tête, est de boire un grand verre d'eau fraîche », ajoute Thomas Kassab.

Vous allez très peu aux toilettes

 

La nature est bien faite : « Quand le corps manque d'eau, il retient le peu dont il dispose. Voici pourquoi nous allons peu aux toilettes et nous transpirons moins quand nous ne buvons pas assez dans la journée », indique la pharmacienne Florence Raynaud. Le second signe annonciateur d'une mauvaise hydratation est la couleur des urines, plus colorées car non diluées.

 

Votre peau tiraille

 

Vous appliquez chaque soir sur votre visage la crème qui vous réussit depuis des années mais rien n'y fait, vous conservez cette sensation de peau moins confortable et rêche qui supporte moins bien la toilette et le maquillage. La dermatologue Nina Roos (2) l'explique : « Une mauvaise hydratation impacte le derme et l'épiderme. Ainsi, la barrière de la peau ne fonctionne plus correctement et les cellules n'assurent plus l'étanchéité. La peau laisse alors passer les microbes, les allergènes, ce qui provoque des irritations. »

Votre maquillage ne tient pas

 

Le manque d'eau impacte naturellement la peau, et donc votre maquillage : « En temps normal et grâce à une bonne hydratation, les couches de cellules du haut de l'épiderme sont bien scellées et souples. Quand on ne boit pas assez, elles deviennent moins jointives, la peau pelle et le maquillage n'adhère plus », indique le Dr Nina Roos.

Votre peau perd en élasticité

 

Nous sommes en plein été et pourtant la peau tiraille ? De petites ridules apparaissent sur le contour des yeux et de la bouche ? Tout vient probablement d'une mauvaise hydratation. « C'est ce que l'on appelle le test du "pli cutané". Pour s'assurer que sa peau est hydratée correctement, on pince la peau du bras ou du visage avec son pouce et son index. Un pli qui ne revient pas dans sa position initiale rapidement traduit un manque d'eau », précise la dermatologue.

 

Pour y remédier, on boit davantage d'eau et on veille chaque soir à appliquer un soin hydratant et nourrissant pour rétablir la barrière de protection de la peau. Pour finir, on ne fait pas l'impasse sur le volet alimentation : « Les acides gras oméga-3 permettent la cohésion des cellules. Il est conseillé de faire le plein de poissons gras, de fruits secs et d'huiles végétales riches en oméga-3 », conseille le Dr Nina Roos.

 

(1) Florence Raynaud est coauteure avec Yrsa Prietzel de Ma boîte à pharmacie naturelle, (Éd. du Dauphin), 270 p., 12, 15 €.

(2) Le Dr Nina Roos est auteure de Une peau en pleine forme, Éd. Solar Santé, 192 p., 6, 90 €.

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ خرداد ۹۶ ، ۱۹:۲۰
شهلا دوستانی

 

 پنج توصیه برای انتخاب بهتر عینک آفتابی[1]


در مقایسه با انتخاب لباس انتخاب عینک آفتابی نیاز به دقت  بیشتری دارد ، در این انتخاب باید به دنبال ویژگی هایی باشیم که ظاهر آن مناسب باشد و البته به شبکیه چشم آسیب نرساند.

هر بار که عینک آفتابی می زنید ممکن است احساس کنید که شبیه کس دیگری شده اید این موضوع می تواند به این خاطر باشد  که مدل قاب به شما نمی آید. پنج توصیه برای یک انتخاب خوب:

مشخص کردن نوع کاربرد

قبل از اینکه به نزد عینک ساز بروید در مورد نوع کاربرد عینک خود فکر کنید. اولین مسئله این است که عینک شما کاربرد روزمره دارد یا برای ورزش استفاده می شود. والری کارلتی، کسی که صاحب یک بوتیک عینک فروشی با همین نام در پاریس است، به ورزشکاران دو 400 متر با مانع، پیشنهاد می کند مدل های  گرد انحنا دار را نتخاب کنند مدلهایی که قسمت بالایی آن خوب روی بینی می نشنید و سر نمی خورد. دیگران  که  تحرک دارند کمتری به  مدل قاب بیشتر توجه دارند.

انتخاب شیشه محافظ


خرید عینکهای بی نام و نشان از دست فروشان خیابانی بخصوص هنگامی که از زیان اشعه ماورا بنفش بر روی چشم آگاه هستیم کار درستی نیست.  باید این نکته را بخاط بسپریم که شیشه باید محافظ خوبی برای چشمان ما درمقابل خورشید باشد. بنابراین حواستان باشد که عینکی که انتخاب میکنید از نفوذ صدر درصد اشعه ماورا بنفش یعنی تا 400 نانو،  جلوگیری کند. شیشه های پولاریزه نیز مناسب هستند و فرد به محض زدن این عینکها احساس راحتی می کند و نیز مناسب رانندگی است.

شیشه های تکنکی تر که فتوکرمیک خوانده می شوند و به نسبت شدت نورتغییر می کنند ، این امکان را می دهد که دیگر در نورهای  مختلف نگران گذاشتن و برداشتن آن نباشید.

انتخاب شیشه های خیلی تاریک ممکن است باعث شود که جز کسانی محسوب شوید که ترس از نور دارند.


قاب خود را متناسب با صورت و رنگ پوست خود انتخاب کنید


هر جند چهره ها متفاوتند و تهیه لیستی جامع بدون امتحان عینک مشکل است اما با دانستن چند نکته می توانید عینک مناسبی  پیدا کنید :

اشخاص با صورت های گرد از قاب خیلی گرد اجتناب کنند و بیشتر قابهایی با  اشکال هندسی انتخااب کنند که به صورت پویای می هد. برعکس ، صورتهای زاویه دار (کشیده) می توانند قاب های منحنی را انتخاب کنند. به طور کلی، عینکها باید متناسب با اندازه انسان باشد, عرض آن باید تقریبا مطابق با اندازه شقیقه باشد گونه ها را نپوشاند  و فقط قسمتی از ابرو را پنهان کند.  

در مورد جنس قاب ، موادی که در درجه اول توصیه می شود سلولز استات است . عینکهای با مواد استات شخصیت بیشتری می دهند. قاب های فلزی هم انتخاب خوبی است که هزینه بیشتری دارد.

والری کارلوتی ادامه می دهد که " پوستهای رنگ پریده قاب های صدفی با رنگ گرم هماهنگی دارد  یا آبی مات با فلز درخشان .  . برای پوستهای تیره تر،  رنگهای مایل به تیره ، خاکستری درخشان یا یک رنگ دیگر روشن مناسب هستند."

دقت کنید که قاب شما را آزار ندهد

پس از انتخاب مدل مناسب ، باید اطمینان حاصل کنید که هنگامیکه آن را می زنید به چشماتان آسیب نرساند"برای امتحان کردن انگشت خود را وسط دو شیشه عینک قرار دهید والری کارلوتی توصیه می کند که اگر با این کار احساس درد کردید به این معناست که یا قاب مناسب شما نیست و یا قاب باید به وسیله عینک ساز رگلاژ شود قاب  نباید به شقیقه شما فشار بیاورد.  وزن نیز یک فاکتور انتخاب محسوب می شود. والری کارلوتی اذعان می کند  " سبکترین قاب ها از تیتان یا از استیل ساخته شده اند. با این همه ، وزنی که حس می شود حتما در ارتباط با وزن عینک نیست. عینکی با وزن بیشتر ولی با توزین وزن مناسب، برای استفاده بسیار مناسبتر است.



خود را آزاد بگذارید


 به  گفته کارلوتی،کسی  که  صاحب سه بوتیک در پاریس است، مردم از عینک سیاه دلخورند، عینک یک شی ارتباطی است  ، بنابراین خود را در انتخاب رنگ آزاد بگذارید. فردی که رنگ خنثی  پوشیده کاملا می تواند با زدن یک عینک رنگی مثلا رنگ آبی که رنگ مورد پسند تابستان امسال است متفاوت شود." به  سختگیر ترها هم ما پیشنهاد می کنیم برای یک بار هم که شده این حس سرخورده را آزاد بگذارند.

[1] 5 conseils pour bien choisir ses lunettes de soleil-  Figaro-




5 conseils pour bien choisir ses lunettes de soleil


Plus délicat que le choix d'un vêtement, l'achat d'une nouvelle paire de lunettes de soleil implique de suivre un certain cahier des charges pour éviter de vous brûler la rétine - et celle de ceux qui vous reluquent. Suivez le guide pour bien choisir vos nouvelles solaires.

À chaque essayage d'une paire de lunettes de soleil, vous avez le sentiment de vous métamorphoser soit en P. Diddy en showcase au VIP Room, soit en Eva Joly en meeting à Aix-en-Provence ; parce que la forme n'est pas adaptée à votre visage, ou parce que le style de la monture ne vous ressemble tout simplement pas. Voici cinq conseils pour faire le bon choix.

1 - Définir l'usage

Lunettes Cutler & Gross, 395€

Avant même de passer la porte de votre opticien, réfléchissez à l'usage que vous allez faire de cette nouvelle paire de lunettes de soleil. «La première question à se poser, c'est de savoir si l'usage des lunettes sera plutôt urbain ou plutôt sportif», commence Valérie Carlotti, fondatrice de l'atelier opticien éponyme. Autrement dit, selon que vous soyez plutôt happy hour et Marlboro Light en terrasse ou plutôt trek dans le Jura, le choix de vos solaires en dépend obligatoirement. Aux habitués du 400 mètres haies, Valérie Carlotti conseille des modèles «plus galbés, qui couvrent la partie haute, se posent bien sur le nez et ne glissent pas». Les autres, dont la tête restera la majorité du temps posée sur le coussin du transat, seront eux plus soucieux du style de la monture.

2 - Choisir des verres protecteurs

Lunettes Dior Technologic, 390€

Acheter une paire de lunettes Bay-Ran sur un étalage de vendeur à la sauvette du Champs de Mars est immoral. D'autant plus quand on connaît les dommages que peuvent avoir les rayons UV sur les yeux. Il faut donc absolument s'assurer que la protection solaire est suffisante. Pour cela, veillez à ce que la mention 100 % UV400, qui indique une filtration complète des rayons ultra-violets, soit présente. «Les verres polarisants, qui suppriment tous les reflets générés par une surface brillante, sont aussi un critère de choix, expose Valérie Carlotti, ils procurent une sensation de confort immédiate, et sont par exemple très adaptés pour la conduite». Des verres plus techniques, dits photochromiques, varient en fonction de l'intensité lumineuse et «permettent de ne pas se soucier d'enlever ou non ses lunettes selon les conditions de lumière». L'ex-banquière de 47 ans met également en garde ceux qui voudraient se la jouer Mariah Carey à la sortie de l'aéroport: «Il faut faire attention à ne pas choisir de verres trop foncés, qui pourraient devenir responsables d'une photophobie».

3 - Adapter sa monture à son visage et à sa carnation

Lunettes Oliver Peoples, 390€

Si tous les visages sont différents, et bien qu'il demeure compliqué d'émettre une liste de vérités générales quant au choix de la monture sans assister à l'essayage, quelques astuces pourront vous aider à éviter l'allure Jean-Pierre Coffe. «Les visages ronds éviteront les montures trop rondes et s'orienteront plutôt vers des lunettes géométriques pour redonner du dynamisme au visage, énonce Valérie Carlotti. Au contraire, les visages anguleux pourront eux choisir une monture à courbes». Plus généralement, «les lunettes doivent être proportionnelles à la taille de l'homme, leur largeur doit à peu près correspondre à la taille des tempes, elles ne doivent ni toucher la pommette ni ne cacher qu'une partie du sourcil».

Quant aux caractéristiques de la monture, le matériau principalement recommandé est l'acétate. «Il a de la présence et les solaires en acétate ont souvent plus de personnalité. Le métal aussi est une option mais est plus cher» , explique la créatrice du lunetier Carlotti. Côté couleur, Michel Polnareff a faux sur toute la ligne ; le choix est influencé par la carnation. «Les peaux très pâles peuvent s'orienter vers une écaille avec des tons chauds, un bleu mat ou un métal brillant, commente Valérie Carlotti. Les tons foncés, le gris translucide ou encore une couleur paille sont elles appropriées pour une peau plus mate».

4 - Vérifier qu'elles ne vous font pas mal

Lunettes Oliver Spencer, 230€

Après sélection du modèle qui vous convient, il s'agit de savoir si celui-ci ne vous fera pas mal lorsque vous le porterez. «Pour vérifier, on peut poser un doigt sur le pont de la lunette. Si il y a une douleur, cela signifie soit que la monture ne vous correspond pas soit qu'elle nécessite un réglage par l'opticien», suggère Valérie Carlotti. La monture ne doit pas non plus compresser vos tempes si vous ne souhaitez pas coupler systématiquement le port de vos nouvelles lunettes avec un Doliprane 1000.

Le poids est également souvent considéré comme facteur de choix. «Les montures les plus légères sont faites en titane ou en acier chirurgical. Pour autant, le poids ressenti n'est pas forcément en relation avec le poids sur la balance. Une lunette plus lourde mais avec un poids mieux réparti peut parfois être plus agréable à porter», affirme Valérie Carlotti.

5 - Se lâcher

Lunettes Etnia Barcelona, 199€«On en a ras-le-bol du noir, les lunettes sont un objet communicant, alors lâchez-vous!», lance la propriétaire des trois boutiques parisiennes Carlotti. Un homme qui s'habille avec des teintes neutres peut totalement s'aventurer vers une monture de couleur, comme un bleu, tendance cet été». Aux plus réfractaires, on ne vous demande pas de chaparder le masque de Michou, mais pour une fois de sortir un peu des sentiers battus.














۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ فروردين ۹۶ ، ۱۱:۲۵
شهلا دوستانی

نگارش پایان نامه

راهنمای کاربردی برای دانشجویان

 

پیشگفتار

 

 

-          این جزوه راهنمای کاملی در کار نگارش پایان نامه نیست ، اما هدفش  جمع آوری رهنمودهای مرتب شده ای است که  کار نگارش پایان نامه را به خصوص برای رشته های زبان فرانسه  قدری سهل تر نماید و شما را از پاره  ای از اشتباهاتی رایج  باز دارد.

-          این راهنما در نگارش از منابع متعددی بهره مند شده است که نام مهمترین آنها در پا نویس آورده شده است و بقیه در آخر ذکر گردیده است.[1]

 



[1] . Le petit guide à l’usage du rédacteur d’un mémoire ou d’un rapport de stage

(1999), Université Charles de Gaulle, Lille III, UFR de Mathématiques,

Sciences Economiques et Sociales.

2. Guide de rédaction d’un mémoire de maîtrise (2000), Université de Tunis,

Institut Supérieur de Gestion.

Guide rédaction mémoire - Unil

www.unil.ch/.../Guide_redactio...University of Lausanne

 

 

 

  1. I.                   توصیه ای چند برای قبل از نگارش

 

1)    توصیه های کوچک و اشتباهاتی که می بایست از آن اجتناب کرد:

 

هدف از پایان نامه آشنا کردن دانشجویان با دشواریهای بررسی و نگارش یک موضوع علمی است. تعداد صفحات پایان نامه بین 60 تا 100 صفحه است( البته بدون در نظر گرفتن تعداد صفحات کتابنامه و ملحقات).   پایان نامه باید خصوصیات علمی داشته باشد به این معنا که باید  بر اساس تئوری و روش شناسی معینن  نوشته شده باشد.

یکی از اولین موضوعات مهم، شناختن مخاطب است، مخاطب  شما چه کسانی هستند؟ مسلما مخاطب شما توده ای از مردم شهر نیستند. در واقع پایان نامه ها می توانند مورد استفاده آموزشی تعدادی از استادان قراار گیرند که خواندن آن را به دانشجویان خود پیشنهاد می کنند. به همین دلیل بهتر است از زبان خاصی که تعداد اندکی از آن استفاده می کنند ( مثلا شما و هم دوره ای های شما) اجتناب کنید، وقت بگذارید و مطالب را خوب شرح دهید، از جدول و شمای کلی بهره ببرید، اغلب، داده ها کمتر منظور را به تنهایی می رسانند. هدف شما ارتباط برقرارکردن بین کارتان و تمام کسانی است که علاقمند مطالعه آن هستند می باشد..  مقصود نوشتن به گونه ای است که افراد زیادی پیام شما را دریافت کنند. بنابراین می بایست در کار خود روشن ، دقیق و موجز باشید.

 

از جمله های طولانی و پیچیده ، عبارات کلیشه ای تو خالی و زوائد و ضمایم غیر ضروری اجتناب کنید. متن خود را مملو از نقل قول های دیگران نکنید و از   قضاوت و ایجاد تردید در ارزش ها نیز اجتناب کنید. و به قولیی امتیاز کارهای علمی در زیبایی آن نیست بلکه در بنیادی بودن آن هاست. مسلما کار دشواری در پیشش روست(تفاوت بین دانستن موضوعی علمی و اشاعه آن).

 

 

توجه : نگارنده باید بتواند  تمام آنچه را که نوشته توضیح دهد. بنابراین از آوردن مطلبی بر گرفته از کتاب  بدون آگاهی کامل از آن  خودداری کنید.

تمام نظرات می بایست در کمال دقت مدلل باشند.

پایان نامه مقدمه ای در کار  پژوهش است و نیازمند دست آورد شحصی است. بنابراین شما باید کاری مفهومی و نه صرفا گرد آوری شده را محقق کنید. این کار باید به شما کمک کند که ذهن انتقادی و تحلیلی بدستت بیاورید.  توجه کنید پایان نامه ای که  منعکس کننده خوب از موضوعی خوب باشد (مثلا بررسی موضوعی که  بهه دانش و مطلبی بحث برانگیز و جالب اشاره داشته باشد ) می تواند جایگاه خوبی پیدا کند.

به املای لغات توجه کنید! متن خود را به نفر سومی برای خواندن بدهید، به این ترتیب اصلاح عینی تری انجام می گیرد.

به مطابقت زمان ها در بطن پایان نامه توجه داشته باشید.

حلقه های ارتباطی بین بخش های مختلف پایان نامه قرار دهید. بخش ها می بایست ارتباطی طبیعی با هم  داشته باشند.

تمام نمایه ها/شکل ها باید توضیح داشته باشد و مرجع  آن ها ذکر شود. این توضیحات باید آنقدر روشن باشد که مطلب را کاملا قابل فهم کند. توضیحات باید خواندن تابلو ها / نمایه ها را ساده کند و خواننده را بی نیازبه مراجعه به متن اصلی نماید. هر ردیف جدول و هر بازوی محور می بایست با توضیحات اصطلاحات واحد، بکار گرفته شده، همراه باشد. هر سمبلی باید همراه با توضیح باشد.

2)    پایان نامه را با بکارگیری کدام ضمیر بنویسیم : « je », « nous », « on »

استفاده از ضمیر "من" (je)   ممکن است مدعی گرایانه و خود محور به نظر رسد، از طرفی این خطر را به دنبال دارد که گویی شما ایده هایی رابه خود نسبت می دهید که متعلق به شما نیست و یا تلاش هایی را که پیش از شما انجام گرفته است را به خود نسبت می دهید.

از بکار بردن ضمیر اول شخص جمع نیز "ما" (nous) عموما امتناع می شود.

ضمیر خنثی  غیر شخصی (on) نیز مبهم است و ممکن است خواننده را خسته کند .

بنابراین تا آنجا که ممکن است باید از بکار گیری این ضمایر(le « je », le « nous » et le « on ») خودداری کرد.

      توجه داشته باشید که اگر کاربرد این  ضمایردر حد اعتدال به جهت (روشن کردن) پاراگراف باشد، قابل قبول است.

پس چه باید  کرد ؟ در واقع، پیشنهاد می شود که به دنبال سوژه واقعی باشید و جمله را به آن ارجاع دهید. این کار تنها با به دست آوردن دقت انجام می گیرد .و باعث مشخص نمودن افکار می شود. مثال:

 

« Nous avons fixé la vitesse de course à 12 km/h… »

ما سرعت را روی 12 کیلومتر بر ساعت تنظیم کردیم. (نادرست)

 

« La vitesse de course a été fixée à 12 km/h… »

 

سرعت روی 12 کیلومتر بر ساعت تنظیم شد.

 

 

البته در بخشهایی از مقدمه و نتیجه گیری نگارنده ناچار است از این ضمایر استفاده کند . ازمیان کارهای مطالعه شده به نظر می رسد که در اغلب موارد نگارنده ها  ترجیح می دهند که ازضمیر اول شخص جمع استفاده کنند:

 

Nous avons voulu rechercher si la traduction de la littérature de jeunesse est différente de celle de la littérature pour adultes.[1]

  1. (ibid.)

.{...}Dans le deuxième chapitre, nous avons examiné le roman pour adultes de

 

3)    تعیین موضوع تحقیق

 

 

انتخاب موضوع تحقیق اولین قدم اساسی در کار پایان نامه است. تعیین موضوع بستگی به چند عامل دارد: 

علاقه نگارنده

 خوانش قبلی

اهداف حرفه ای

گفت وگو با مدرسین

گفت کو با دانشجویانی که پایان نامه نوشته اند

 

قبل از آغاز کردن کار،برای محدود کردن حد و مرز تحقیق می بایست سوالات دیگری نیز مطرح نمود :

آیا این موضوع در ارتباط با یک نیاز است؟

آیا منابع خواندنی تحقیق کافی است؟( منابع می بایست قابل دسترسی و قابل طرح باشند.)

روش تحقیق مورد نظر آیا مطابق با توانایی های فرد است ؟( باید بر روش مورد استفاده تسلط داشت.)

آیا در مدت تعین شده می توان آن را بررسی کرد؟

چه نتایجی از این تحقیق انتظار می رود؟

با چه کسی می توان کار را به انجام رساند؟ 

پس نباید برای موضوعی به ظاهر جالب قبل ازسنجش امکانات تحقق و قبل از تعیین حد ومرزآن در  سوال کلی اقدام نمایید. و بجاست که برای موضوع مورد نظر اطلاعات  کافی کسب کنید و با افراد مطلع مشورت نمایید.

 هنگامی که موضوع انتخاب شد، باید بتوان آن را در یک سوال اصلی که تمام مسائل کار را در بر داشته باشد مطرح نمود. می بایست موضوع تصریح شود. از موضوعات مبهم اجتناب کنید. تعین موضوع تحقیق قدمی سرنوشت ساز است.

 هنگام انتخاب فراموش نکنید که پایان نامه دری است به سوی شغل آینده ( کارت ویزیت)  شما، و این مطلب بیش از موضوع پایان نامه برای شما ایجاد انگیزه خواهد کرد. نمونه [2]:

 

MEMOIRE DE MAÎTRISE

Nom de l’étudiant

Titre de mémoire

Direction

Année

Julie ROY

 L’expérience du sacré dans l’oeuvre narrative d’Albert Camus

Pierre HÉBERT

2014

         

 

 

 

 

4)    ارتباط با استاد راهنما

 

ارتباط با استاد راهنما قدم مهمی در جهت مستحکم شدن پروژه شماست. در نظر داشتن برخی مسائل می تواند به شما در این انتخاب کمک کند:

 

آیا او در زمینه مورد نظر شما کار کرده است؟ او بر موضوع احاطه دارد؟

آیا می تواند پروژه را هدایت کند؟( منظورتحصیلات مرتبط دانشگاهی است)

آیا به موضوع پروژه شما علاقمند است؟

آیا شما نیز علاقمند هستید با ایشان تحقیق کنید؟

آیا او در کار هدایت پروژه جدی است؟( آیا توجه کافی به کارهای که به ایشان ارجاع می شود ،دارد؟)

 

کار استاد راهنما شامل هدایت کردن شما به واسطه پیشنهادات است ( کمک کردن در تدوین پرسشهای مهم، معرفی منابع، یشنهاد روش کار، خواندن مطالب تهیه شده و...است.) و فراموش نکنید که پیشنهادات او در جهت کمک به شماست نه به جهت تقابل با شما. اما توجه داشته باشید که نباید تدریس را با سرپرستی پروژه اشتباه بگیرید. هنگامی که با او قرار دارید باید  الزاما موضوع گفتگو خود را به همراه پرسش هایی مشخص آماده کرده باشید. با او قرار های منظمی داشته باشید( با هم مراحل مختلف کاررا برنامه ریزی کنید ودر مورد آن گفتگو کنید). این عمل مانع از آن می شود که با اشتباهات ناگهانی مواجه شوید( مثال : مجبور شوید تمامی یا قسمتی را که به تازگی نوشته اید را دوباره از اول بنویسید.)

 

 

 

5)    تحقیق در اسناد

 

این کار مهم و تحقق آن نسبتا مشکل است زیرا انسان می خواهد مقدار زیادی اطلاعات جمع کند  و این خطر وجود دارد که نتواند بر همه مستندات خود تسلط پیدا کند. برای انجام این کار لازم نیست  که همه مدارک موجود مربوط به موضوع را جمع آوری کنید، ولی لازم است که شما از میان مقالات مطالبی را انتخاب  و حدود آن را در ارتباط با پژوهش مشخص نمایید.

  • ابتدا می بایست کتابنامه ابتدایی را بسازید.هدف از این کار فیش برداری کتابخانه ای است (نویسنده ، خلاصه مقاله، کلمات کلیدی،...) و همچنین تهیه فیش با توجه به موضوعات با منابع مختلف است. بهتر است از موضوعات کلی به خاص برسید.
  • منابع کلی تر : آثار، رساله ها، جزوات، برخی از نشریات ادواری
  • منابع خاص تر: مجله ها، مقاله هایی بامطالبی راجع به موضوع شما
  • اینترنت
  • در مشورت با استاد راهنما در مورد تحقیق تردید به خود راه ندهید او مقالات زیاد مفیدی دارد و یا می شناسد.

 

 

II.    نگارش پایان نامه

0)      پلان

 

  • تهیه پلان ، اسکلت پایان نامه، قدم مهمی است زیرا این کار نگارش مطالب را آسانتر می کند. 
  • این کار باعث می شود که شرح مطالب مهم از قلم نیافتد و توالی مطالب بر اساس یک الگوی منطقی روشن و نظام یافته قرار گیرد.
  • معمولا پلان مورد تجدید نظر واقع می شود.  پلان راهنمایی برای نگارش است، و هرگز موضوع ثابتی  تلقی نمی شود. پلان با شکل ثابت وجود ندارد. اما معمولا هر پایان نامه ای شامل شش یا هفت بخش است.

1)      مقدمه

2)      روش

3)      نتایج

4)      مباحث

5)      نتیجه گیری

6)      کتابنامه

7)      ضمیمه

8)      خلاصه و کلمات کلیدی

 

1)    مقدمه(Introduction)

 

مقدمه باید بتواند پاسخ به "چرا" ی پایان نامه بدهد.

 

 

  • مقدمه بسیار مهم است زیرا اولین مطلبی است که خواننده می خواند. بنابراین باید علاقه خواننده را برانگیزد و اورا به نوعی درگیر مسئله کند. مقدمه زیر مجموعه ندارد فقط یک بخش است و ساختاری قیف مانند دارد: باید خواننده را بتدریج  به عمق موضوع راهنمایی کند ( ابتدا از اصطلاحات کلی تر شروع کند و به تدریج  جزییات  و شناسایی بیشتری از موضوع بدهند).   مقدمه اغلب شامل مطالب زیر است:
  • مقدمه چینی به جهت طرح موضوع و قرار دادن آن در متن کلی -مثال 1 و 2 موجود در ملحقات-  ( با تکیه بر اسناد مرجع و اشاره به نتایج اصلی بدست آمده و نمونه های تشریحی که تا کنون در این زمینه معرفی شده است و تاکید بر پیشرفت درپژوهش های انجام گرفته  در موضوع مورد نظر.)
  • تشریح اصطلاحات مبهم
  • تشریح موضوع پایان نامه و طرح مسئله اصلی تحقیق
  • بکر بودن مسئله و توضیح علت علاقمندی به موضوع ( با توجه به تحقیقات انجام گرفته در موضوع، کدام پرسش شما  بی پاسخ مانده است)
  • اهداف دنبال شده در پژوهش  
  • فرضیه اصلی

 

 

 

 

2) روش (Méthode)

 

این بخش باید بتواند  چگونگی انجام کار را توصیف کند

 

  • با چه روشی می خواهید فرضیه مطرح شده در پژوهش را ثابت کنید؟ لازم است با جزییات توضیح دهید که چگونه این تحقیق را انجام دادید. و ترتیب زمانی مراحل تحقیق  باید رعایت شود. توصیه می شود پس از هر آزمایش نتیجه کار را یادداشت کنید. در این بخش شما مطالب تئوری و نظریه های که بیشترین ارتباط را با کار شما دارند به روشنی توضیح می دهید و در انجام  کار چنانچه  با گروههای آزمایشی کار کرده اید در مورد شیوه کار خود صحبت می کنید.
  • این بخش معمولا چهار موضوع را در خود جای می دهد( برخی از پژوهش ها همه این چهار مورد را در خود ندارند.)

الف :

افراد یا نمونه های مورد مطالعه کدام هستند.

آیا دلیل خاصی برای انتخاب این نمونه ها وجود دارد؟

تعداد نمونه ها

چگونگی انتخاب آنها

ممکن است عده ای در مدت آزمایش کناره گیری کرده باشند، علت این کار آنها چه بوده است

آیا پولی به آنها پرداخت شده است

این اطلاعات برای نتیجه گیری نهایی الزامی است علاوه بر این آگاهی بر خصوصیات انسانی افراد نیز تا حدی ضروری است( سن، جنسیت، قد و وزن...)  

ب: لوازم

تهیه لیستی از ابزار بکار گرفته شده و خصوصیات تکنیکی آن ها

ج: شرح مراحل آزمایش

تمامی مراحل کار، قدم به قدم می بایست شرح داده شود، تاریخ و محل انجام کار

د: آنالیز داده ها

تجزیه و تحلیل داده ها و رسیدن به نتیجه

ر: پردازش آماری

 

 

 

 

3) نتایج (Résultats)

 

این بخش باید  به سوال کدام  پاسخ بگوید.

 

این قسمت در باره  نتیجه داده ها و نتایج پردازش آماری ا ست. کدام نتایج را این پژوهش  بدست آورده است؟ نتایج بدون  انکه روی آن بحث شود عنوان می گردد.

توجه: توضیحات جدول ها و تصاویر باید آسان باشد و به راحتی خوانده شود.

نگارش این قسمت بسیار ناخوشایند است شما باید مراقب باشید مطلب را با نتایج متعدد شلوغ نکنید. نتایج کم اهمیت تر در ارتباط با فرضیه در پیوست ها ذکر خواهند شد.

قبل از ارئه نتیجه، بهتر است در چند کلمه نحوه ارائه خود را توضیح دهید. معمولا از نتایج خیلی مهم شروع می کنند.ابتداتوضیحی داده می شود سپس جدول مربوط به توضیحات ارائه می شود. به این ترتیب خواننده ای که به امور آماری آشنا نیست  بدون مطالعه متن اصلی قادر به  درک جدول ها خواهد بود.

چند توصیه:

-          درابتدا از اعداد حرف نزنید، و با نتایج شروع کنید.

-          همیشه معیارهای نسبی نتایج خود را تهیه کنید  ( تا بتوانید اعتبار نتایج خود را تایید کنید)

-          از جداول نباید بیش از حد استفاده شود

-          جداول برای خواندن مطالب مشکل است پس باید عنوان روشن و دقیق داشته باشد

-          در بطن متن، شما می توانید خواننده را به سمت جداول بکشانید و او را راهنمایی کنید ( مثلا بگویید : همانطور که ملاحظه می کنید در اولین ردیف جدول...)

-          هر بخش باید خلاصه آنچه که گفته شده باشد را در بر داشته باشد، زیرا دنبال کردن مطالب به سمت عقب کار ساده ای نیست.

-          نتیجه

 

 

4) مباحث (Discussion)

 

این قسمت برای التزام نتایجی  در نظر گرفته شده که شما می خواهید بیان کنید. این نتایج چگونه پاسخ  پرسش اصلی را می دهد؟ آیا نتایج با فرضیه هماهنگ است؟  تا اینجا به آنچه انجام شده اکتفا می کردید، اما حالا این نتایج را در دورنمای گسترده تری قرار می دهید. بحث ها می بایست آیینه تمام نمای  مقدمه باشند. چه چیز تا کنون بدست آورده اید؟ دستاورد شما فرضیه را اثبات یا رد می کند؟

اکنون وقت آنست که نتایج خود را با دیگر تحقیقات به عمل آمده مقایسه کنید و تفاوت ها را ، چنانچه وجود دارد، شرح دهید. اگر نتایج دور از انتظاری وجود داشت، شما می توانید با تکیه بر نکات حساس آنها را هوشمندانه شرح دهید. چگونه می توانید نقاط مشترک را قوت بخشید ؟ با اشاره کردن  به محدود بودن تحقیقات و روش کار.

اگر نتایج شما مسئله جدیدی را مطرح کرد بکوشید پژوهش های جدیدی را جهت دستابی به پاسخ پیشنهاد کنید.

پیشنهادی برای ساختار بحث:

 

-          خاطرنشان کردن نتایج بحث( آوردن پاراگرافی که پاسخگوی سوال پایان نامه باشد)

-          مقایسه کردن نتایج به وسیله متون ادبی

-          بحث در مورد نتایج

-          حد و مرز های منظم

 

5) نتیجه گیری(Conclusion)

 

نتیجه گیری نیز به اندازه مقدمه اهمیت دارد. این قسمت آخرین اثر را روی خواننده پایان نامه می گذارد. و به هیچ عنوان نباید خواننده احساس کند که کار ناتمام است.

عموما  قسمت نتیجه گیری شامل قسمت های زیراست:

-          خاطر نشان کردن مسئله اصلی یا پرسش اصلی پایان نامه

-          نتایج اصلی تحقیق

-          دستاورد تئوریک تحقیق

-          حد و مرزهای تحقیق از نظر تئوری، تجربی و روش انتخابی

-          دور نمایی از تحقیقات آینده ( مطرح کردن پرسش هایی بیشتر به منظور ایده های تحقیقاتی جدید در زمینه مورد نظر)

توجه: نتیجه گیری باید تلفیقی ازمطالب مختلف پایین نامه باشد.

 

6) کتابنامه (Bibliographie)

 

قبل از هر چیز توجه کنید، هنگامی که ارجاعی در متن داده می شود، مشخصات مرجع را در پرانتز بیاورید:

اگر یک نویسنده دارد می توانید به ترتیب زیر بیاورید:

(نام فامیلی نویسنده، سال چاپ)

 

(Nom de l’auteur, année de publication)                                                               (Martinez, 1993)

        و چنانچه دو نویسنده دارد به ترتیب زیر:

 

(نام فامیلی نویسنده اولو نام فامیلی نویسنده دوم، سال چاپ)

 

(Nom du 1er auteur et Nom du 2ème auteur, année de publication)

 

(Belli et Borrani, 1999)

و ترتیب زیر برای هنگامیکه نویسنده اثر چند نفر هستند:

نام نویسنده اول و دیگران، سال چاپ)

(Nom du 1er auteur et al., année de publication)

 (Schmidt et al., 2003)

 

 

 

و بالاخره اینکه پس از نتیجه گیری، در کتابنامه باید اطلاعات ظاهری هر کتاب و مقاله ای که در پایان نامه آورده شده است را ذکر کرد. و می بایست ازیک نوع  ترتیب و نظم در درج اطلاعات استفاده کنیم.    

کتابنامه می تواند به سه گروه تقسیم شود:

-          آثار

-          مقاله ها

-          سایت ها

کتابنامه به ترتیب حروف الفبایی نام فامیلی نویسندگان، درج می شود ( و برای یک نویسنده واحد، براساس تاریخ چاپ آثارش).

افراد نا وارد نیز به اندازه افراد متخصص مخاطب کتابنامه هستند، بنابراین این قسمت می تواند اطلاعات عده ای را کامل کند و یا به عکس عده ای را با این اطلاعات آشنا کند. هنگام ایجاد  کتابنامه فراموش نکنید که شما از کتابنامه دیگرا ن هم می توانید استفاده کنید واز نمونه هایی که بهتر تنظیم شده اند بیشتر بهره مند شوید.

-          ترتیب در درج مقاله ها:

 

نام فامیلی و اول اسم نویسندگان (سال چاپ) ، عنوان مقاله ، نام  و شماره مجله ، شماره اولین

صفحه و آخرین صفحه

 

Nom, initiale du prénom de l’auteur ou des auteurs (année de publication).

Titre. Revue, première page-dernière page de l’article.

Exemples :

Le Her, M. (1992). Imagerie mentale et apprentissage en golf. STAPS29,

7-17.

Magill, R.A. et Hall, K.G. (1990). A review of the contextual interference

effect in motor skil acquisition. Human Movement Science9, 241-289.

 

-                                 درج اطلاعات کتاب به شرح زیر است:

 

 

نام فامیلی نویسنده و یا نویسندگان به همراه حرف اول اسم آنها،( سال چاپ کتاب) ، عنوان کتاب ، انتشارات ، محل انتشار

 

  Defrance, J. (1987). L’excellence corporelle. AFRAPS, Paris.



[1] Boer, A D,  2009, UNE RECHERCHE SUR LA LITTERATURE DE JEUNESSE, mémoire de maîtrise, Université d’Utrecht, Faculté de Lettress.

[2] /www.usherbrooke.ca/grelq/ thèses-et-memoires/memoires-de-maitrise/

 

 

مقاله درج شده در کتابی که تشکیل شده از مجموع چندین مقاله:

نام فامیلی پدید آورنده مقاله درج شده در پایان نامه، حرف اول اسم او، ( سال چاپ)، عنوان مقاله ، عنوان اثری که مقاله مزبور در آن چاپ شده است ، ( همراه نام پدید آورنده کتاب و ابتدای اسم او) شماره صفحه اول و آخر  مطلب آورده شده، انتشارات ، محل انتشار

 

 

 

Schmidt, R.A. (1991). Frequence augmented feedback can degrade

learning: Evidence and interpretations. In Tutorials in motor neurosciences

(edited by J. Requin and G.E. Stelmach), pp 59-85. Kluwer, The Netherlands.

 

 

-          اطلاعات مطلبی که چاپ نشده است، مثل پایان نامه یا تز

نام فامیلی نویسنده یا نویسندگان به همراه حرف اول اسم آنها ( تاریخ پدید آمدن کار ) عنوان، ماهیت کار(پایان نامه ،تز) ونام دانشگاه یا انستیتو، محل

 

 

  Martinez C. (1993). Microgenèse de la compétence enseignante. Thèse de

doctorat non publiée, Université Montpelllier I, Montpellier.

 

-          اطلاعات گرفته شده از روی سایت(از منابع تایید نشده اجتناب کنید)

 

آدرس کامل سایت و "درباره چیست"

 

 

 

http://www.humans.be/physio2.html

(notions physiologiques de base)

7) پیوست ها (Annexes)

 

پیوست ها باید از قانون پیوست پیروی کند. شماره گذاری این قسمت با حروف لاتین است آن هم به صورت حروف بزرگ، مانند: (I, II,III, IV,…)                                                                                

این قسمت مختص به کپی اطلاعاتی است که به علت حجم زیادشان از قراردادن آن ها  در متن اصلی خودداری شده است؛ مانند پرسش نامه، تصاویر، نتایج جانبی و با جزئیات زیاد. اما فقط اطلاعاتی آورده می شود که معتبر بوده و لزوم آن در فهم مطالب حس شود. نتایج کم  اهمیت تر را می توان در این قسمت آورد، این کار باعث می شود راهنمای شما مطمئن شود  که شما  در کار خود آنالیز و تجزیه وتحلیل های لازمه را بکار برده اید.

با این وجود توجه کنید که فقدان این  ملحقات در متن اصلی نباید متن را نا کامل جلوه دهد. تحت هیچ شرایطی خواننده برای فهم دلایل شما نباید مجبور باشد ملحقات را مطالعه کند.

 

 

 

8) خلاصه و کلمات کلیدی(Résumé et mots clés)

 

 

این قسمت شامل خلاصه ای بسیار کوتاه از موضوع است(بین 150تا250 کلمه) تا خواننده متوجه شود آیا به خواندن موضوع علاقمند است یا خیر. از آنجایی که این متن می بایست خیلی فشرده باشد نوشتن آن قدری مشکل است. و بهتر است این کار را در آخر انجام گیرد، یعنی وقتی ایده ی روشنی از کار بدست آمد.پس از آن  لیستی از کلمات کلیدی تهیه شود. خلاصه و کلمات کلیدی معمولا به دو زبان فرانسه و انگلیسی ارائه می شود (در ایران زبان فارسی نیز اجباری است).

 

 

III   فرم کارPrésentation du mémoire (modalité de rédaction)

1)    صفحه بندی

فرم صفحه بندی و نوشتاری پایان نامه در زبان فرانسه به ترتیب زیر است:

-          حاشیه راست: 5 سانتیمتر( بر اساس [1]SSP)

-          حاشیه چپ : 5/2 سانتیمتر

-          حاشیه بالا: 5/2  سانتیمتر

-          اندازه حروف: 12

-          اندازه حروف زیر نویس:10

-          فاصله دوخط: 5/1

-           خودداری از قرار دادن یک خط تنها در ابتدا و انتهای صفحه (پاراگراف کوتاه یک جمله ای)

-          فرمت متن: مرتب شدن از دو طرف(Justifier)

 

 

 

 

2)    نما

در بخش ها مختلف پایان نامه می بایست ترتیب زیر رعایت شود:

 

-          صفحه رو

-          تقدیم ( اهدا کردن به کسی( اختیاری است))

-          تشکرات

-          فهرست (توجه : در زبان فرانسه دو کلمه برای واژه "فهرست"وجود دارد هر گاه فهرست در ابتدای کتاب بیاید عموما از واژه (sommaire) استفاده می شود و هنگامی که در آخر بیاید عنوان

-           (table des matières)  بکار برده می شود.

-          فهرست بخش ها و جدول ها و تصاویر ( به همراه شماره صفحات)

-          توضیحات علامت های اختصاری و اصطلاحات

 

 

 

-                      مقدمه

-                      گسترش کار(متد، نتایج، مباحث)

-                      نتیجه گیری

-                      کتابنامه(آثار، مقاله ها، سایت های اینترنت، (منابع چاپ نشده))

-                      فهرست و ملحقات

 

 

 

-                      ملحقات

خلاصه و کلمات کلیدی

 

 

 

-          مطالب روی جلد

 

-          نام دانشگاه و دانشکده

-          عنوان پایان نامه

-          نام دانشجو

-          نام استاد راهنما واستاد مشاور

-          عنوان مدرک

-          تاریخ

 

 

 

 

 

 

 

نمونه:

 

 

Page de titre (spécimen)

 

 

UNIVERSITE DE LAUSANNE

FACULTE DES SCIENCES

SOCIALES ET POLITIQUES SESSION DE                                   SESSION DE …….

                                                                                                   (mois et année)   

 

 

TITRE DU MEMOIRE

 

 

Mémoire en Sciences du sport

 

Présenté par ………………………………………………………………

 

Directeur/rice …………………………………………………………….

 

 

 

 

 

 























-          شماره گذاری

 

شماره گذاری صفحات از اولین صفحه مقدمه آغاز می شود. صفحه قبل از عنوان،  صفحه حاوی عنوان، اهدا نامه، تقدیر، فهرست، لیست جداول و تصاویر با حروف کوچک لاتین شماره گذاری می شوند. مانند:

(.i, ii, iii ,iv, etc) ملحقات نیز با حروف بزرگ لاتین شماره گذاری می شوند :(.I, II, III, IV, etc)

بنابراین توجه داشته باشید که از سه نوع شماره گذاری استفاده می شود:

-          شماره گذاری صفحات قبل از مقدمه (حروف کوچک لاتین)

-          شماره گذاری مقدمه تا کتابنامه( شماره گذاری عددی)

-          شماره گذاری ملحقات( شماره گذاری با حروف بزرگ لاتین)

-          هربخشمی بایستدر صفحه ای جدید آغاز شود.

-          یک خط تنها در ابتدای صفحه و انتهای آن نباید وجود داشته باشد.

-          جداول و تصاویر باید شماره گذاری شوند و عنوان داشته باشند. چنانچه این جداول و یا تصاویر از جای دیگری گرفته شده باشد باید منابع آن را در کنار آنها آورد. اگر تعداد جداول و تصاویر به چندین مورد میی رسد باید لیستی از آنها در فهرست آورده شده باشد.

 

-          فرم صفحه پایان نامه

 

فرمت،  تنظیم راست و چپ (Justifier)

بالای هر صفحه عنوان بخش (اندازه قلم=10)

پایین هر صفحه شماره گذاری(اندازه قلم=10)

 

جزییات بیشتر را از آدرس زیر می توانید بدست آورید:

http://www.unil.ch/ssp/page34569.html

 

 

IV.  دفاع (La soutenance)

 

1)     چرا دفاع می کنیم؟

 

دفاع شامل ارائه کار و پاسخ پرسشهای داوران است.

از دید دانشجو:

  • نشان دادن ویژگی های ارزشمند کار خود
  • نشان دادن دانش چهار ساله خود

 

از دید داوران:

  • ارزیابی کار دانشجو و قابلیتهای آن
  • فهم بهتر برخی از نکات عنوان شده در پایان نامه
  • ارزیابی استعدادهای  دانشجو، توانایی در بیان روشن ایده هایش و پاسخگویی به پرسش های طرح شده

 

 

سنجش قابلیت های:

 

  • دقت
  • وسواس در کیفیت
  • پویایی
  • ابتکارعمل
  • تازگی
  • برنامه ریزی
  • کیفیت در انتقال
  • میزان اطلاع از موضوع

 

 

 

1)     ارائه کار

 

مدت زمان دفاع بین 15 و 20 دقیقه است!

 

برای دفاع اولین قدم ارائه پلان کار است. به همین جهت پیشنهاد می شود که پلان  روی تابلو نوشته شود ،در جایی که بتوان آن را تا آخر جلسه دفاع نگه داشت( نقطه ای برای ارجاع داوران).  

سپس، به همان روش نگارش، معرفی کوتاهی از موضوع، علت علاقمندی به موضوع ( چنانچه لازم باشد مثالهای کوچکی از ادبیات)، روش کار، نتایج اصلی، مباحث و نتیجه را ارائه می دهیم.

برای ارائه هر چه بهتر کار استفاده از پاور پوینت پیشنهاد می شود.

بهتر است تعداد پاورپوینت از هفت یا هشت تا بیشتر نشود. در حقیقت ، به طور میانگین، باید برای هر پاورپوینت دو تا سه دقیقه وقت قرار داد تا شرکت کنندگان بتوانند آن را بخوانند و متوجه محتویات آن شوند. این مطالب باید تایپ شده ، روشن، خوانا و با تعداد خطوط مناسب باشد. این پاور پوینت ها به هیچ عنوان نباید کپی از صفحات پایان نامه یا فهرست باشد. باید توجه داشته باشید به دلیل داشتن پاور پوینت قبلا مکانی را که داری پروژکتور است رزرو کنید.   

 

چند توصیه کوچک:

 

  • خود را برای دفاع خوب آماده کنید. دفاع  همانقدر که در ارزیابی دانشجو مهم است در ارزیابی مطالب هم مهم است.
  • بسیار خوب است  که قبل ازدفاع متن آن را بنویسید که و مشخص کنید از کجا می خواهید شروع کنید و چگونه می خواهید به پایان ببرید.
  • آغاز سخن گفتن مهم است( تند حرف زدن بیفایده است، دیگران از آن چیزی نمی فهمند و خیلی زود خسته کننده و یکنواخت می شود بعلاوه داوران از صحبت های شما گاهی یادادشت بر می دارند یا به دنبال مطالب شما در متن پایان نامه هستند).به زبان خود توجه کنید و از اصطلاحات محاوره ای و یا مخفف نمودن اصطلاحات مانند:

(compta. pour comptabilité, anat. pour anatomie,…)

 

  • امکان آوردن یادداشت برای اینکه گاهی نگاهی به آنها بیاندازید وجود دارد ولی به هیچ وجه نباید به این یادداشتها تکیه کنید و فقط از روی آنها بخوانید. باید ارتباط نگاهی خود را با هیئت داوران حفظ کنید.
  • در صورت استرس شدید، کمی تامل کنید و نفس عمیق بکشید وکلامتان را ادامه دهید.
  •  به زمان توجه کنید دفاع 15 یا حداکثر 20 دقیقه طول می کشد.
  • با دوستان خود یک دفاع(ساختگی) ترتیب بدهید، این کاربه شما کمک  زیادی می کند و برای مسائل احتمالی شما را آماده می کند.
  • چنانچه در مدت زمان بین دادن پایان نامه و جلسه دفاع اشتباهات بزرگی در کار خود پیدا کردید آن را در ابتدای جلسه دفاع با تواضع بیان کنید، این کار مانع از این می شود که داوران در هنگام پرسش به این اشتباهات اشاره کنند.
  • سعی کنید لیستی از پرسش های احتمالی داوران مطرح کنند را تهیه کنید .

 

2)    پاسخ به پرسش

 

داوران ممکن است پرسش هایی را مطرح کنند تا شما را به توضیح بیشترو یا  وادار به انتخاب کنند به این ترتیب که ببینند ازمیان دلایلی که در کار آورده اید کدام را برای پاسخ دهی انتخاب می کنید، شما را به متن ارجاع می دهند (مثلا، شما در صفحه فلان فلان مطلب را آورده اید که...). دقت کنید هر چه که در متن است را باید بتوانید توضیح دهید. اگر تشخیص داده اید که آوردن  یک مقاله یا نوشته یک نویسنده خوب است باید بتوانید آن را توضیح دهید و درست نیست که بگویید  این مقاله فقط نظر اوست، باید بتوانید با توجه به موضوع پایان نامه آن مطلب را توجیه کنید.

باید خود را آماده کنید تا به سوالات داوران خوب گوش کنید تا بتوانید  آن ها را بفهمید و پاسخ دهید.چنانچه دانشجو پرسش را خوب متوجه نشد می تواند پرسش را آنگونه که متوجه شده دوبار عنوان کند تا مطمئن شود که پاسخ درست می دهد.

 

توجه ، برخی از دانشجویان وسوسه می شوند که درحواشی پرسش پاسخ هایی بدهند تا به این ترتیب داوران را دچار مشکل کنند. ولی آنها حتی اگر چیزی هم نگویند فریب نمی خورند. باید صادق باشید و تظاهرر نکنید که اطلاعات یا نظریه ای را می دانید،... بهتر است صادقانه اعتراف به ندانستن کنید و به خودتان بگویید که داوران برای درهم شکستن من نیامده اند، بلکه آمده اند تا پایان نامه من  را ارزیابی کنند و اگر دارای میزان خوبی از اطلاعات باشد آن را قبول کنند. به خاطر داشته باشید که قرار نیست انسان همه چیز را بداند. 

 

 

 

پیوست ها

نمونه (1)  تشکرات[2]:

 

 

REMERCIEMENTS

Mes remerciements vont d’abord à M. Philippe Caignon qui, non seulement a su me diriger avec dévouement et patience au cours de la création du présent mémoire, mais a toujours été, autant durant mon D. E. S. S. en traduction que ma maîtrise en traductologie, une source d’inspiration. Merci pour votre grande sincérité, votre enthousiasme et votre ardent désir de comprendre toutes choses.

Je veux également remercier M. Gouanvic, M. Bandia et Mme Sherry Simon. La qualité de leurs cours ainsi que leur compétence m’ont beaucoup aidé.

Je ne saurais passer sous silence ma compagne, Mme Christine Langevin, qui m’a toujours soutenu dans les moments difficiles.

نمونه(2)[3]

"J'adresse mes remerciements aux personnes qui m'ont aidé dans la réalisation de ce mémoire.

En premier lieu, je remercie M. Souza, professeur à l'université de ABC. En tant que Directeur de mémoire, il m'a guidé dans mon travail et m'a aidé à trouver des solutions pour avancer.

Je remercie aussi M. Boltoz, directeur de l'entreprise BPO, qui m'a aidé en me fournissant des données précises sur le marché de XXX."



[1]Université de Lausanne, Faculté des sciences sociales et politiques

 

 

 

نمونه مقدمه(1)[1]

INTRODUCTION

            Il nous est apparu intéressant, à ce stade-ci de nos études, de nous livrer à une certaine réflexion sur les rapports existant entre la théorie et la pratique en traduction, et de les mettre en relation avec les théories de Christiane Nord, qui, selon les dires mêmes de Louise Brunette (2002, p. 4), sert la plupart du temps d’inspiration aux traducteurs dans les domaines pragmatiques.

Nous tentons donc, dans le premier chapitre, d’exposer sans la moindre prétention les produits de notre réflexion sur les rapports entre la théorie et la pratique dans le domaine de la traduction, en nous appuyant à l’occasion sur celles d’auteurs reconnus en traductologie. Tout en attribuant une fonction importante à la « recherche pure » en traductologie, nous exposons les liens qui, à notre avis, unissent la théorie et la pratique en traduction. Les questions auxquelles nous tentons de répondre peuvent s'énoncer ainsi : comment un traducteur peut-il concrètement mettre à profit les recherches effectuées en traductologie et comment peut-il se servir de ses propres recherches théoriques dans la réalité de sa pratique traductive au jour le jour ? 

En nous servant d’une comparaison entre le théoricien et le praticien de la médecine qu’était Freud et le traducteur, nous expliquons comment ce dernier est amené, par ses traductions, à un questionnement, à une certaine réflexion sur ses textes, comme le faisait Freud sur ses malades, théorisation qui modifiera inévitablement sa pratique ultérieure. Nous avons choisi Freud parce que lui-même a été traducteur, et surtout parce qu’on s’y réfère souvent dans les théories cinématographiques, ce qui est en particulier le cas de Film Studies.

Nous montrons aussi comment le traducteur, engagé dans une relation dialectique entre la théorie et l'acte du traduire, passe alternativement de l’un à l’autre pour enrichir ses connaissances et grandir progressivement par ce processus. C’est dans ce va-et-vient constant entre théorie et pratique que nous essayons de situer les problèmes liés à la terminologie dans la pratique de la traduction. Nous nous servons notamment des théories de Ladmiral (1986), de Berman (1995), de Mahony (1983) et occasionnellement de Maria Teresa Cabré (1998) pour appuyer nos dires.

Nous démontrons, et on insiste rarement sur ce fait, comment le traduire constitue non seulement une technique artisanale, mais un art véritable. Cette conception s’appuie sur une vue d’ensemble de la traduction découlant de notre conception de la théorie et de la pratique ainsi que de l’utilité de la terminologie dans le champ de la traduction. Nous consacrons une partie du premier chapitre de notre mémoire à ce sujet.

نمونه   مقدمه(2)[2]

 

La traduction est une activité de plus en plus indispensable aujourd'hui, pour une communication effective à travers le monde. Au Cameroun précisément, la nécessité de la traduction n'est plus à prouver quand on sait que ses deux langues officielles sont l'anglais et le français et qu'il y a deux communautés linguistiquement. Le statut bilingue du Cameroun et la complexité de son histoire, notamment sur le plan politique, sont les bases de ce travail. En effet, le choix du présent sujet a été motivé par la prise de conscience du fait que pour des besoins de paix et d'unité nationale, les textes politiques ne sont pas toujours traduits tels quels. Autrement dit, des mesures sont prises chaque fois qu'il faut traduire un texte politique vers le français ou l'anglais selon que le destinataire est anglophone ou francophone. La raison générale de ce phénomène est que les Camerounais d'expression française et ceux d'expression anglaise n'ont pas connu les mêmes expériences pré et postcoloniales et n'ont pas subis les mêmes traitements. Ainsi nous avons pensé que la traduction des textes politiques, surtout dans notre contexte, devrait avoir des spécificités. Dans le cas que nous étudions dans le cadre de ce travail, nous faisons l'hypothèse que la traduction politique pourrait servir d'instrument de manipulation ; puisque le destinataire est visé au même titre que celui du texte source. Ce mémoire consistera ainsi non seulement à montrer les spécificités de la traduction politique mais aussi à montrer que ces spécificités-là ont permis une traduction politique manipulée du corpus à pour des raisons du même ordre.

Ledit corpus s'intitule Cameroun Political Story: Memories of an Authentic Eye Witness de Nerius Namaso Mbile. C'est un texte qui raconte l'histoire politique du Cameroun du point de vue d'un Anglophone. Il relate les faits du temps des Cameroun Français et Britannique, des décisions prises à la conférence de Foumban de 1961 sans demander l'avis des Anglophones et qui les prive de nombreux avantages, des activistes de la SCNC (Southern Cameroons National Council) qui militent pour la re-séparation des anglophones et des francophones en insistant sur le fait que les anglophones sont marginalisés et relégués au second plan dans les prises de décisions au Cameroun. Mbile se dit témoin de tout ce qui s'est passé et de toutes les injustices dont les anglophones ont été victimes, mais il n'entend pas susciter une quelconque division pour autant. Au contraire, il demande à ses confrères de taire les querelles qui émanent de la Conférence de Foumban et qui seraient à l'origine du problème anglophone. Il prône l'unité nationale, le patriotisme et l'intégration nationale.

La traduction du corpus a par conséquent été réalisée en manipulant la langue de manière à ce que toute chose qui a un caractère péjoratif pour le francophone soit masquée et ce qui est prôné comme le patriotisme, l'unité et l'intégration nationales, soit mis en avant et renforcé, d'où la manipulation politique. Tout ceci dans un seul but, celui de préserver la paix au Cameroun, ce qui renvoie tout simplement à la finalité et la raison de cette traduction politique.

Ce travail est organisé en trois chapitres dans lesquels sont organisées les idées. Le chapitre 1, titré « cadre théorique », nous présentera d'abord la traduction basique, ainsi que la politique basique. Ensuite, on y retrouvera aussi les éléments qui sont spécifiques à la traduction politique. Et enfin cette première partie nous fait un dessein de la scène politico-historique afin de nous éclairer sur les raisons latentes des comportements divers dans les rédactions et les traductions.

Le deuxième chapitre porte pour titre « illustrations et analyses ». Il montre comment les éléments propres à la traduction politique sont utilisés et par la suite analysés pour une bonne compréhension.

La troisième et dernière partie de ce travail s'intitule « interprétations et commentaires ». Elle a pour objectifs de mettre en relation les illustrations et le contexte politique du Cameroun, puis de les commenter afin de voir si notre hypothèse va être confirmée ou infirmée. Aussi, on verra comment la traduction a réussie à préserver l'idéologie de paix et d'unité que prône l'auteur du corpus.

  • ·         واژه های متداول در بحث ها

در زیر نمونه ای از واژه هایی را که در بحث ها فراوان استفاده می شود آورده شده است، شما می توانید برای گسترده شدن بحث ها  آن ها را بکار ببرید.( جداول زیر ازمنابع ذکر شده در زیر نویس تهیه شده است[3])

 

 

(articulations) logiques / mots de liaison

Relation logique

Connecteurs logiques

Fonction

 

 

 

Addition ou gradation

 

 

 

 

 

 

 

 

 

et, de plus, en outre, par ailleurs, surtout, puis, d'abord, ensuite, enfin, d'une part, d'autre part, non seulement ... mais encore, voire, de surcroît, d'ailleurs, avec, en plus de,  en outre, quant à, ou, outre queen fait, tout au moins / tout au plus, voire plus exactement, à vrai dire, , sans compter que

 

 

 

gradation permet d'ajouter un argument ou un exemple nouveau au

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Classification

 

 

 

puis, premièrement..., ensuite, d'une part ... d'autre part, non seulement ... mais encore, avant tout, d'abord, en premier lieu .....

permet de hiérarchiser les éléments présentés dans l'argumentation

 

 

 

Cause

 

 

 

 

 

car, parce que, par, grâce à, en effet, en raison de, du fait que, dans la mesure où, à cause de, faute de, puisque, sous prétexte que, d'autant plus que, comme, étant donné que, vu que, non que .....

 

 

permet d'exposer l'origine, la raison, d'un fait

 

Relation logique

 

Connecteurs logiques

 

Fonction

 

 

 

Condition

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

si, peut-être, probablement, sans doute, éventuellement, à condition de, avec, en cas de, pour que, suivant que, selon (+ règle de "si"), à supposer que, à moins que, à condition que, en admettant que, pour peu que, au cas où, dans l'hypothèse où, quand bien même, quand même, pourvu que....

 

permet d'émettre des hypothèses en faveur ou non d'une idée

 

 

 

 

comparaison ou équivalence ou parallèle

 

 

 

ou, de même, ainsi, également, à la façon de, à l'image de, contrairement à, conformément à, comme, de même que, ainsi que / aussi ... que, autant ... que, tel ... que, plus ... que, plutôt ... que, , semblablement, par analogie, selon moins ... que.....

 

 

 

 

permet d'établir un rapprochement entre 2 faits

 

But ou finalité

 

 

pour, dans le but de, afin de, pour que, afin que, de crainte que, de peur que.....

 

permet de présenter le but de son argument

 

Illustrer

 

 

 

par exemple, c'est ainsi que, comme, c'est le cas de. , d'ailleurs, en particulier, notamment, à ce propos…....

 

permet d'éclairer son ou ses arguments par des cas concrets

Expliciter ou justifier

 

 

 

car, c'est-à-dire, en effet, en d'autres termes c'est-à-dire, en effet, en d'autres termes..........

permet d'apporter des informations pour expliciter et préciser ses arguments

Transition

 

après avoir souligné… passons maintenant à…

permet de passer d'une idée à une autre

 

 

       

 

Le raisonnement marque une rupture

 

Relation logique

Connecteurs logiques

Fonction

 

 

 

Restriction

mis à part, ne… que, en dehors de, hormis, à défaut de, excepté, uniquement, simplement, sinon, du moins, tout au moins, en fait, sous prétexte que…

 

permet de limiter la portée des propos ou des arguments avancés

 

Opposition

mais, cependant, en revanche, alors que, pourtant, tandis que, néanmoins, au contraire, pour sa part, d'un autre côté, or, en dépit de, au lieu de, loin de…

 

permet d'opposer 2 faits ou 2 arguments, souvent pour mettre l'un des 2 en valeur

 

Concession

malgré, en dépit de, quoique, bien que, quelque soit, même si, ce n'est pas que, certes, bien sûr, il est vrai que, toutefois…

permet de constater des faits opposés à sa thèse en maintenant son opinion

 

Alternative

soit… soit, ou… ou, non tant… que, non seulement… mais encore, l'un… l'autre, d'un côté… de l'autre, autrement, sinon …

 

permet de proposer les différents choix dans une argumentation

 

Opposition

mais, cependant, en revanche, alors que, pourtant, tandis que, néanmoins, au contraire, pour sa part, d'un autre côté, or, en dépit de, au lieu de, loin de…

permet d'opposer 2 faits ou 2 arguments, souvent pour mettre l'un des 2 en valeur

 

Approximation

autant dire que, presque, si l'on peut dire, d'une certaine manière, sans doute, probablement, apparemment, vraisemblablement…

 

permet d'apporter différentes nuances d'une même idée

 

Consequence

 

 

 

 

 

bref, ainsi, en somme, donc, par conséquent, en guise de conclusion, pour conclure, en conclusion, en définitive, enfin, finalement

 

permet d'achever son argumentation, sa démonstration

 

Restriction

mis à part, ne… que, en dehors de, hormis, à défaut de, excepté, uniquement, simplement, sinon, du moins, tout au moins, en fait, sous prétexte que…

 

permet de limiter la portée des propos ou des arguments avancés

       

 

 

استفاده از افعال شرطی (کندیسیونل) خود نوعی نشانگر درجه قطعیت مطلب است. کسی که این افعال را به کار می برد در واقع نسبت به اعتبارکامل مطلب عنوان شده تردید نشان می دهد  و به عبارتی نشان دهنده ی تردید در ایده ای و یا درست یا غلط بودن آن است. و بالاخره اینکه جملات تعجبی و یا سوالی که با لحن طعنه آمیز بکار روند می تواند به نوعی درجه قطعیت را برساند.

 

 

LES MODALISATEURS

 

Incertitude

Certitude

Ils peuvent être...

douteux, incertain, vraisemblable, probable, possible...

sûr, certain, inévitable, clair, évident...

Adjectifs

vraisemblablement, peut-être, probablement....

assurément, forcément, réellement, certainement, incontestablement...

Adverbes

selon toute vraisemblance, à ce qu'on dit, je ne sais quel...

à coup sûr, sans aucun doute, de toute évidence...

Expressions toutes faites

penser, croire, douter, supposer, souhaiter, espérer, prétendre, sembler...

assurer, affirmer, certifier, admettre...

Verbes d'opinion

 

 

 

il se peut que, il semble que, il est possible que...

il apparaît clairement que, il est sûr que...

 

Verbes impersonnels

 

 

 

 

 

 

 

سایت ها

 

 

1-     Guide rédaction mémoire - Unil

           www.unil.ch/.../Guide_redactio...University of Lausanne

 

2-     dspace.library.uu.nl/.../ms%20masterscriptie.doc?...1 Boer, A D,  2009, UNE RECHERCHE SUR LA LITTERATURE DE JEUNESSE, mémoire de maîtrise, Université d’Utrecht, Faculté de Lettres.

3-     http://arts.uottawa.ca/traduction/recherche

4-     www.essentielplus.com

documents/memoire-traduction.doc

 

5-     www.digischool.fr 

          Remerciements du mémoire : exemple de rédaction

 

6-     www.essentielplus.com

            documents/memoire-traduction.doc

 

7-     www.memoireonline.com 

          Littérature

8-     ww.lettres.org/pdf/methodes/relations-logiques                                                                          Tableaux mots de liaison et modalisateurs

 

9-     Le petit guide à l’usage du rédacteur d’un mémoire ou d’un rapport de stage

(1999), Université Charles de Gaulle, Lille III, UFR de Mathématiques,

Sciences Economiques et Sociales.

 

10-  . Guide de rédaction d’un mémoire de maîtrise (2000), Université de Tunis,

Institut Supérieur de Gestion.

 

11-  www.usherbrooke.ca/grelq/ theses-et-memoires/memoires-de-maitrise/

 

 

 

 

 

 

 

 



[1] www.essentielplus.com

documents/memoire-traduction.doc

[2] www.memoireonline.com 

 Littérature

[3] www.lettres.org/pdf/methodes/relations-logiques 

  www.mycampus-live.com/.../

[2] www.essentielplus.com

documents/memoire-traduction.doc

 

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ فروردين ۹۶ ، ۱۰:۱۲
شهلا دوستانی

 

آبی که جریان ندارد باتلاق می شود و آدمی که کار نکند ابله می شود[1].

هر آنچه که آزادی را بیشتر کند مسئولیت را هم بیشتر می کند[2].

کسی که نتواند فقیر باشد نمی تواند آزاد باشد[3].

بنابراین تنبلی مادر است. پسرش  دزد،و دخترش گرسنگی است.[4]

 مردمانی هستند که قواعد شرف را همچون ستارگانی بسیار دور می نگرند[5].

آه هرگز تحقیر نکنید زنی را که به خطا افتاده است ، چه کسی می داند چه بار سنگینی ، روح بیچاره او می کشد[6].

مردگان قلب هایی هستند که روزی تو را دوست داشتند[7].

ازدواج پیوند است ممکن است خوب بگیرد یا بد[8].

دوست داشتن نیمی از اندیشه است[9].

وقتی امکان دانستن همه چیز است پس باید همه سکوت رانیز دانست[10].

وقتی صدای سخن بلند است مهم نیست به چه زبانی حرف می زند[11].

برای بیان احساسات لغات کافی نیستند[12].

در مقابل هجوم نظامی مقاومت می شود اما در مقابل هجوم ایده ها مقاومتی نمی شود[13].

وظیفه ، رشته ای  از پذیرش ها است[14] .

غیر ممکن است که دو فکر انسانی موضوعی را کاملا به یک طریق بفهمند[15].



[4] “Ainsi la paresse est mère. Elle a un fils, le vol, et une fille, la faim.”

[11] “Il importe peu quand la voix parle haut, quelle langue elle parle.”

[14] “Le devoir est une série d'acceptations. ”

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ فروردين ۹۶ ، ۱۳:۰۳
شهلا دوستانی


 

        کمی قبل از ساعت دو صبح  برود، نانوا، قبل از آنکه  کار خود را آغاز کند، می آید تا نگاهی به کار کارگرانش بیاندازد.

 

   او از در رو به کوچه که همیشه باز بود وارد نانوایی می شد . در آنجا،  لحظه ای  توقف می کند تا به کارگران که در غباری از آرد در حال رفت و آمد بودند، نگاه کند : هزار جرقه با صدای ترق و تروق از دریچه هوا بیرون می زند. تنورهای شعله ور همچون نورهای آتش بازی، نیم تنه های عرق گرفته را رنگ آمیزی می کرد.   کفگیرهای مخصوص تنور با خمیر های تازه پر می شدند، صدای مشت ها بلند می شد، تکه های کوچک و دسته های چوب را آتش می بلعید.  نانواها سرودهایی از کشورشان می خواندند که با نوای برش خمیر ها و صدای زنجیر ترازوها هماهنگ می شد...

  در زیر خانه ی خفته بسیار بزرگ ، آتش و کار همچون دیگ بخار کشتی  می غرید .

   اکنون زمانی است که همه چیز، در اطراف تنور منتظر است تا  شاطر بیاید و نان های بولکی کوچک آرد گندم زده ، ژوکو طلایی شده با تخم مرغ ، پولکا با رویه چهار خانه ای، نان حلقه ای های زرد وسنگین، نان گرد خانه ها و نان های شکافدار پاریسی را حاضر کند.

  ساعت دو  ...   پدرم دوباره به اطاقش بر می گردد. کمی بعد، با بازوانی عریان ، سری پوشیده از آرد دوباره نمایان می شد. آن روزها ،  تا سحر او  در تنورسوزان خم می شد و دستان ظریفش بر روی دستگیره براق بیل نان پزی در حرکت بود، او برای کسانی که در خواب بودند نان می پخت.    


Ceux qui font le pain      

 

    En peut avant deux heures du matin, le boulanger Béraud vient à jeter un coup d’œil sr le travail de se ouvrier avant de se mettre lui-même à la besogne.

    Par la porte, toujours ouverte sur la rue, il arrivait au fournil. Là, il demeurait un instant à regarder ses garçons, allant et venant dans le poudroiement de la farine ; mille étincelles pétillaient hors de l’étouffoir : les fours enflammés coloraient, ainsi que feux de bengale, les torses nus couverts de sueur ; la pâle vivante emplissait les pannetons ; le son volait à poignées ; allumes et fagots s’engouffraient dans les brasiers ; les gindres chantaient quelque chansons de leur pays que rythmaient le coupe-pâte et les chaines des balances…

   Sous l’énorme maison endormie, la flamme et le travail grondaient comme les chaudières au fon d’n navire.

   C’était l’heure où tout, vers le four, se hâtait et s’enfiévrait en attendant que le maître vînt lui-même enfourner les flûtes saupoudrées du gruau, les jockos dorés à l’œuf les polkas à croûte en damier, les couronnes blondes et lourdes, les pains de ménage ronds et les pains fendus à la parisienne.

   Deux heures… Mon père regagnait sa chambre. Un peu plus tard, il reparaissait, bras nus, la tête couverte d’une toque, enfarinée.  Alors, jusqu’à l’aube, penché sur l’haleine brûlante, ses mains fines courant sur les menches poils des pelles, il cuisait le pain de chaque jour pour les hommes endormis.

 

                                                                                              Henri Béraud             

                   

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ فروردين ۹۶ ، ۱۶:۰۶
شهلا دوستانی

À donf

« A donf » اصطلاحی است که از پس و پیش کردن عبارت ،« à fond » به وجود آمده است، اما در این تغییر معنای آن چندان دگرگون نشده است  « à fond » در مفهوم رایج به معنای "بله" با تشدید معنا است، مانند: بله کاملا، بله واقعا ، بله حتما. اما معنای اولی آن قدری متفاوت است و  به معنای" به سرعت تمام ، با تمام قدرت " است:

« On était à fond sur l’autoroute ! On a roulé à donf ! »

با سرعت تمام در بزرگراه بودیم، با سرعت تمام حرکت می کردیم.

در معنای اولیه " پا را تا ته روی پدال گاز گذاشتن" این اصطلاح بار معنایی مثبت دارد هر چند که رانندگی پر سرعت خطرناک است. این اعبارت کار برد گسترده ای دارد و امروزه به معنای " بی حساب ، بدون صرفه جویی، حد اکثر و یا با حداکثر توان و..."نیز هست :

 « Se donner à fond » کسی که در کار خود هر چه در توان دارد به کار می گیرد.

« À fond les ballons » با سرعت هر چه تمام

 « À fond les mannettes » دسته (گاز موتور سیکلت) را تا ته گرفتن

باید توجه داشت که معنای اصطلاح « Au fond » با اصطلاح  « à fond »یا  « à donf »  بسیار متفاوت است این اصطلاح به معنای  "انتها و ته" است:

 « Au fond du trou, au fond du gouffre »  

در انتهای گودال ، در ته پرتگاه[1]

 

 



[1] Coproduction du Centre national de Documentation Pédagogique. http://www.cndp.fr/  Yvan  Amar Article publié le 19/09/2007

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ فروردين ۹۶ ، ۱۵:۵۰
شهلا دوستانی

 

مفهوم آرامش

 

 روزی روزگاری پادشاهی بود که میخواست به کسیکه زیباترین نقاشی را در باره آرامش بکشد، جایزه بدهد.

چندین هنرمند نقاشی کشیدند. شاه به نقاشی ها نگاه کرد. اما از میان آنها فقط دوتا را پسندید و از میان این دو می بایست یکی را انتخاب می کرد.

اولی نقش  دریاچه ای آرام بود. دریاچه ای که انعکاس کوه های باشکوه در اطرافش دیده می شد و در بالا، آسمان آبی با چند تکه ابر سفید بود. هر .کس که به این تصویر نگاه می کرد فکر می کرد که این تصویری کامل، از آرامش است.

در تصویر دیگر هم کوه بود.منتها با شیبی تند و صخره ای و در ستیغ آن درختی دیده نمی شد. در بالا، آسمانی طوفانی همراه با صاعقه و  باران بود. در کنار کوه، آبشار بزرگی قرار داشت.در این تصویر هیچ  قرینه ای حاکی از آرامش نبود.

اما پس از آنکه شاه با دقت به جزئیات توجه کرد، پشت آبشار، بوته ای کوچک دید که از صخره ای در آمده بود. روی بوته پرنده ای مادر، لانه اش را ساخته بود. آنجا، در این جنجال آب، پرنده ی مادر با آرامش در لانه اش نشسته بود.

شاه دومین نقاشی را انتخاب کرد و گفت: آرامش به معنای محلی بی سرو صدا و بی مشکل نیست... آرامش به معنای آرامش قلب  در میان تمام این آشوبها است.



Le sens de la paix !

 

Il était une fois un roi qui voulait offrir un prix à l'artiste qui ferait la plus belle peinture de la paix...

Plusieurs artistes ont essayé. Le roi a regardé les peintures, mais il en aimait seulement deux et il avait à choisir entre ces deux peintures.

La première image était celle d'un lac calme. Le lac était un miroir parfait pour les montagnes majestueuses autour. Au-dessus il y avait un ciel bleu avec quelques nuages blancs. Tous ceux qui ont vu cette peinture ont pensé que c'était l'image parfaite de la paix.

L'autre peinture avait aussi des montagnes. Mais elles étaient abruptes, rocheuses et le sommet sans arbre. Au-dessus, il y avait un ciel orageux avec de la pluie et des éclairs. À côté de la montagne,il y avait une grosse chûte d'eau. Cela ne ressemblait en rien à la paix.

 

Mais après que le roi l'eut bien regardée en détail, il a vu derrière la chûte un petit buisson qui avait poussé sur le rocher. Dans le buisson, une maman oiseau avait bâti son nid. Là, au milieu de tout ce remous d'eau, était assise la maman oiseau sur son nid... en parfaite paix.

 

Le roi choisit la seconde, et expliqua : "La paix ne veut pas dire être à un endroit où il n'y a ni bruit, ni trouble. Non... La paix veut dire être au milieu de toutes ces choses perturbantes, mais être toujours au calme dans son coeur."


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ فروردين ۹۶ ، ۱۲:۳۲
شهلا دوستانی
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ فروردين ۹۶ ، ۱۰:۳۹
شهلا دوستانی