کوبی بریانت

تمام چیزهای منفی 

مثل فشارها ، چالش ها 

     برای من  مانند 

موقعیتی برای پیشرفت است.

کوبی بریانت

 

ورزش بیش از پول شادی می آورد

 

خلاصه
محققان در تحققی در دانشگاه ییل و اکسفورد نشان دادند انجام فعالیت ورزشی بیش از پول شادی می آورد.
طبق مطالعاتی که محققان  در دانشگاه ییل و اکسفورد انجام دادند  افرادی که یک فعالیت ورزشی انجام می دهند نسبت به کسانی که ورزش نمی کنند کمتر احساس نارضایتی دارند. تحقیقات آنها در سپتامبر گذشته در لان ست و در اوریل در بیزینس اینسایدر منتشر شد.
بین سالهای 2011 و 2015 محققان با بیش ازیک ملیون دویست هزار نفر امریکایی بالاتر از 18 سال مصاحبه کردند و از آنها خواستند که به این پرسش پاسخ دهند که" در 30 روز گذشته چند بار دچار ضعف روحی  مثلا به دلیل استرس ، ناامیدی یا مشکلات روحی شده اند؟" 
محققان از این افراد مقدار درامدشان را نیز پرسیدند و از آنان خواستند از میان 75 فعالیت از نظافت خانه تا چمن زنی و دوچرخه سواری فعالیتی را انتخاب کنند.
نتیجه؟ کسانی که یک فعالیت جسمانی منظم انجام می دادند 35 روز در سال احساس نارضایتی داشتند ودر مقابل کسانی که هیچ فعالیتی نداشتند 53 روز در سال احساس نارضایتی داشتند. نکته دیگر اینکه ورزشکاران به اندازه افرادی که بیش از  25000 دلار در سال در امد داشتند احساس رضایت داشتند.

فعالیتی که بین سه تا پنج روز در هفته انجام شود
ادام چکرود، نویسنده این تحقیق در مصاحبه با نشریه المانی دای ولت گفت: "ارتباط بین  میزان ورزش و داشتن ذهنی سرحال مثل شکل U است". ونیز باید منطقی باشیم.

بنابر این تحقیق ، سه تا پنج روز ورزش در هفته با مدت زمان بین 30 تا 60 دقیقه کافی است. از نظر محققان نکته مهم اینست که ورزشهای اجتماعی مثل ورزشهای تیمی تاثیرات مثبت خاصی بر روی ذهن دارد.

 

 

 

 

 

Les news de doctissimo

 

 

mercredi 10 avril 2019 - 10H37

Le sport rend plus heureux que l'argent

 

Pratiquer une activité physique rendrait plus heureux que l'argent d'après une étude réalisée par des chercheurs des universités de Yale et d’Oxford

Sommaire

Selon une étude réalisée par des chercheurs des universités de Yale et de Oxford, les personnes pratiquant une activité physique seraient moins malheureuses que les non sportifs. Leur recherche a été publiée en septembre dernier par  The Lancet et relayée par Business Insider en avril.

 

Effectuée entre 2011 et 2015, les chercheurs ont interrogé plus de 1,2 million d'Américains âgés de plus de 18 ans qui devaient répondre à une question : "Combien de fois vous êtes-vous senti mal mentalement au cours des 30 derniers jours, par exemple en raison de  stress, de  dépression ou de problèmes émotionnels ?"

 

Les chercheurs leur ont également demandé leurs revenus et leur ont proposé de choisir parmi 75 types d'activités allant du ménage à la tonte de la pelouse en passant par le vélo.

Résultat ? Les personnes effectuant une activité physique régulière se sentent malheureux 35 jours par an contre 53 pour les inactifs. Autre constat de cette étude, les sportifs se sentent aussi bien que les inactifs qui gagnent 25 000 dollars de plus par an.

Se limiter à 3 à 5 séances par semaine

 

« La relation entre la durée du sport et la charge mentale est en forme de U », souligne l’auteur de l’étude Adam Chekroud, dans une interview accordée au journal allemand Die Welt. Aussi, il faut être raisonnable.

Selon l'étude, trois à cinq séances dans la semaine d'une durée entre 30  et 60 minutes seraient suffisantes. Point important pour les chercheurs, les sports impliquant une socialisation comme les sports collectifs auraient un aspect tout particulièrement bénéfique sur le mental.

 

 

مقصر دانستن

 

سخترین مبارزه

مبارزه با خود است

این یکی از دلایلی است که 

بسیاری از مردم ترجیح می دهند 

زندگی خود را با

مقصر دانستن دیگران بگذرانند

                 تا با 

دیو درون خود روبرو شوند

 

آگاهی از ناخودآگاه

سعی کنید روی ناخوداگاه خود کار کنید بجای اینکه بخواهید آن را تسلیم کنید.
" ضمیر خود آگاه عمل ها و ضمیر ناخودآگاه عکس العملها را تعیین می کند؛ و اهمیت عکس العملها کمتر از عملها نیست." استنلی جونز
ماه گذشته، در باره نقطه نظرهای هونا (1)بر روی ضمیر ناخودآگاه "آن هیپیلی" (2)صحبت کردم و گفتیم هاواییهای باستان چگونه احساسات منفی گذشته را آزاد می کردند تا {فرد}وضعیت جسمانی و روحانی خوبی بدست آورد. این مقاله پرسشهایی در مورد ضمیر ناخودآگاه به وجود آورد که می خواهم در اینجا در موردآن صحبت کنم.
تئوری های مربوط به ضمیر ناخوداگاه در محافل رواشناسی بسیار مختلف است، {وسعت این دامنه} از نظر فروید که ضمیر ناخودآگاه را انبار خواستهای غیر قابل قبول اجتماعی ، خاطرات دردناک و احساسات آسیب دیده میدانست تا روانشانسی شناختی که آن را صرفا دسته ای از فرایندهای  شناختهایی که ما از آن آگاه نیستیم و موجودیتی به خودی خود ندارد متفاوت است.
حقیقت ایسنت که اثبات هر کدام از این تئوری ها مشکل است. فقط آنچه که می دانیم  ایست که جهان وسیع است، و می دانیم ضمیر ناخودآگاه قوی است وعلم ما از مشاهده ضمیر ناخودآگاه، و مانند تحقیق در مورد فضا،  محدود به ابزارهای علمی در دسترس است.  بنابراین ما در نهایت تئوریهایی که برای مامفید تر است را در نظر می گیریم. و ازنظر من، به معنای در نظر گرفتن تئوری هونا ، برنامه های زبانی عصبی و یونگ است. 
در فرهنگ غیر متخصصان غربی، ضمیر ناخودآگاه همچون دشمن است. قدرتی مبهم که در خواسته های آگاهانه ما خرابکاری می کند. او مقصر هر ناکامی اشتباه و یا هر عکس العمل ناخواسته در نظر گرفته می شود. اخیرا، مردم به این فکر افتاده اند که از ناخودآگاه به عنوان وسیله ای برای رسیدن به خواسته های خود بهره ببرند. آنها ذهن را به زور با سخنان تاکیدی به هم می ریزند و بعد در تعجبند که چرا کار نمی کند.
اما هونا، برنامه زبانی عصبی، و یونگ با ناخودآگاه ، بسیار با احترام رفتار می کند. آنها بر این باورند که ناخوداگاه نقشهای خاص و مهمی و وظایفی برای انجام دادن دارد. آنها ناخوداگاه را خردی می دانند که باید به آن احترام گذاشت. و بر این تاکید دارند که باید با ناخوداگاه کار کرد نه آنکه بخواهیم اورا با زور تسلیم کنیم یا نادیده اش بگیریم.
برای کار کردن با ناخوداگاه، نیازی به دکتری روانشناسی ندارید؛ اما لازم است یک سری نکات اساسی را بدانید. در ادامه چند تا از این نکات را که به شاگردان در هونا و برنامه زبانی عصبی یاد می دهم و نحوه اعمال آن را برای شما  باز گو می کنم.

 ضمیر ناخودآگاه

نگه داری از بدن: یکی از مهمترین وظایف آن حفظ بقای جسم شما ست. با  هر چیزی که بنظر برسد تهدیدی برای بقای شماست ، خواهد جنگید. پس اگر می خواهید آسانتر رفتار خود را تغییر دهید ، به ناخودآگاه خود نشان دهید این رفتار چگونه به بدنتان صدمه می زند.

بدن را رهبری می کند: ناخودآگاه مسئولیت  تمام کارکردهای اصلی بدن را عهده دار است ( تنفس،ضربان قلب،سیستم ایمنی و غیره) هونا یر این باور است  که ناخودآگاه طرح ساختمان بدن شما را همانطور که هست  و همینطور طرح سلامتی کامل شما را دارد، پس بجای اینکه به او بگویید سلامتی کامل چطور بنظر می رسد ، از او بخواهید تا آنچه را می داند و هر آنچه شما برای سلامتی بهتر  نیاز دارید برایتان فراهم کند.

  
مانند یک کودک هفت ساله است: مانند یک کودک خردسال، ناخوداگاه علاقمند به خدمت است، نیاز به هدایت های روشن دارد، و دستورالعمل  شما را بسیار به معنای واقعی کلمات آن می گیرد. پس اگر شما بگویید،" این  کار گردن درد است " ناخوداگاه شما بدنبال راهی است تا تشخیص دهد گردن شما هنگام کار درد می کند! ناخوداگاه نیز مانند کودک بسیار "اخلاقی" است. به این  معنا که اساسش  اخلاقیاتی است  که والدین و اطرافیان  به او یاد داده اند. پس اگر به او یاد داده باشند "سکس زننده است " ناخوداگاه همچنان حتی بعد از اینکه خودآگاه این مطلب را نیپذیرد به آ ن پاسخ می دهد.

از طریق احساسات و سمبل ها ارتباط برقرار می کند: برای جلب توجه شما، مثلا اگر ناگهان احساس ترس کردید ، ناخوداگاه به شما دیکته می کند( به درستی یا به غلط) بقای شما در خطر است. 
ذخیره کننده و نظم دهنده خاطرات: ناخوداگاه تصمیم می گیرد کجا و چگونه خاطرات را ذخیره کند. ممکن است خاطرات خاصی را پنهان کند ( مثل خاطرات دردناک) خاطراتی با احساسات بسیار منفی، تا زمانی که انقدر بالغ شده باشید تا بتوانید آنها را آگاهانه پردازش کنید. وقتی که حس کند شما آماده اید (حتی وقتی شما آگاهانه فکر می کنید حاضر هستید یا نیستید)، آنها را آشکار می کند تا با آنها کنار بیایید.
 منفی ها را پردازش نمی کند: ناخوداگاه تصاویر را بجای کلمات جذب می کند. پس اگر بگویید،" نمی خواهم طفره بروم" ناخوداگاه تصویری از طفره رفتن شما ایجاد می کند . و گام بعدی تغییر آن از منفی به مثبت است. پس بهتراست به ناخوداگاه خود  بگویید، "بریم سر کار".

 

باعث ایجاد ارتباط و یادگیری سریع می شود: برای محافظت از شما، ناخوداگاه هوشیار می ماند تا از هر تجربه ای درس بگیرد. مثلا، اگر تجربه بدی در مدرسه داشته باشید، ناخوداگاه ممکن است تمام تجربیات شما را به این صورت یکپارچه کند،" این کار خوشایند نخواهد بود". و با هر تلاش جدیدی با اضطراب و عرق کف دست به شما این پیام را بدهد . اما اگر در ورزش خوب باشید،  ناخوداگاه به خاطر می سپرد،"ورزش مساوی موفقیت" است. و نتیجتا شما در  موقع هر فعالیت فیزیکی حس مثبتی پیدا می کنید و پرانرژی می شوید. 

مطالب بسیار دیگری در مورد ناخوداگاه وجود دارد . در واقع، آخرین کتاب من روی ناخوداگاه و چگونگی عملکرد آن و نحوه کار با آن متمرکز شده است. اما درک همین اصول اولیه به شما کمک می کند تا از قدرت آن استفاده کنید.
با تشکر 
دکتر مت

 

  1- هونا کلمه ای هاوایی است که مکس فری دام از آن به عنوان متافیزیک استفاده کردو منظورش کارهای متافیزیکی است  که درمانگران باستان بر روی بیماران خود انجام می دادند. 
2-  آزاد کردن خود و زندگی جدیدی را آغاز کردن

 

 

 

Conscious of the Unconscious

Work with your unconscious, rather than trying to browbeat it into submission.

Posted Jul 30, 2013

"The conscious mind determines the actions, the unconscious mind determines the reactions; and the reactions are just as important as the actions." –E. Stanley Jones
 Last month, I talked about the Huna perspective on the unconscious mind (unihipili) and how the ancient Hawaiians worked with it to release negative emotions to maintain their physical and emotional health. The article raised a number of questions about the unconscious that I’d like to address.eactions 

Theories about the unconscious vary widely within psychological circles, from the Freudian view that it’s a storehouse of socially unacceptable desires, traumatic memories, and painful emotions to cognitive psychology’s perspective that the unconscious mind is simply a bundle of cognitive processes that we’re not aware of, not an entity in itself.

The truth is that it’s hard to prove any of these theories. Just as we know that the universe is vast, we know the unconscious mind is powerful. And like our research into space, our knowledge of the unconscious mind is limited by the scientific equipment we have available to observe it. So we end up subscribing to theories we find most useful. For me, that means the perspectives of Huna, Neuro Linguistic Programming (NLP) and Jung.
To laypeople in Western cultures, the unconscious mind has been viewed as an enemy, a murky power that swooped in to sabotage our conscious desires. It became the scapegoat for every failure, mistake or unwanted reaction. More recently, people have come to think of the unconscious mind as a tool they can consciously use to get where they want to go. They bludgeon the mind with affirmations then wonder why they aren’t working.

But Huna, NLP, and Jung treat the unconscious mind with a lot more respect. They believe that the unconscious has specific, important roles to play and duties to perform. They see the unconscious mind as having a wisdom of its own that should be honored. And they emphasize working with the unconscious rather than trying to browbeat it into submission or ignoring it.
You don’t need a Ph.D. in psychology to work effectively with your unconscious, but you do need to understand a few basics. Here are a few of the aspects of the unconscious that I teach my students in Huna and NLP, and how they apply to you.

 

The unconscious mind:

Preserves the body: One of its main objectives is the survival of your physical body. It will fight anything that appears to be a threat to that survival. So if you want to change a behavior more easily, show your unconscious how that behavior is hurting your body.

Runs the body: The unconscious handles all of your basic physical functions (breathing, heart rate, immune system, etc.). Huna believes that the unconscious holds the blueprint of your body as it is now and also the blueprint of your perfect health. Rather than telling the unconscious what perfect health looks like, try asking it what it knows and what you need for better health.

Is like a 7-year-old child: Like a young child, the unconscious likes to serve, needs very clear directions, and takes your instructions very literally. So if you say, “This job is a pain in the neck,” your unconscious will figure out a way to make sure that your neck hurts at work! The unconscious is also very “moral” in the way a young child is moral, which means based on the morality taught and accepted by your parents or surroundings. So if you were taught that “sex is nasty,” your unconscious will still respond to that teaching even after your conscious mind has rejected it.

Communicates through emotion and symbols: To get your attention, the unconscious uses emotions. For example, if you suddenly feel afraid, your unconscious has detected (rightly or wrongly) that your survival is at risk.
  
Stores and organizes memories: The unconscious decides where and how your memories are stored. It may hide certain memories (such as traumas) that have strong negative emotions until you are mature enough to process them consciously. When it senses that you are ready (whether you consciously think you are or not!), it will bring them up so you can deal with them.

Does not process negatives: The unconscious absorbs pictures rather than words. So if you say, “I don’t want to procrastinate,” the unconscious generates a picture of you procrastinating. Switching that picture from the negative to the positive takes an extra step. Better to tell your unconscious, “Let’s get to work!”

Makes associations and learns quickly: To protect you, the unconscious stays alert and tries to glean the lessons from each experience.  For example, if you had a bad experience in school, your unconscious may choose to lump all of your learning experiences into the “this is not going to be fun” category. It will signal you with sweaty palms and anxiety whenever you attempt something new. But if you do well in sports, your unconscious will remember that “sports equals success” and you’ll feel positive and energiz 

There’s much more to the unconscious mind. In fact, my latest book is focused on the unconscious, how it works, and how to work with it. But even just understanding the basics above will help you harness its power.

Mahalo!
Dr. Matted whenever physical activity comes up.
 

https://www.psychologytoday.com

 

تغییر مرتبه

 

 

 

اگر دیدی ناگهان زندگی ات سختتر شده

این موضوع  فقط یک دلیل دارد  

مرتبه ات تغییر کرده

 

 

 

 

 

 

خوردن دو سیب در روز برای پایین آمدن کلسترول خون کافی است

 

خلاصه

 

یک ضرب المثل انگلیسی می گوید:" یک سیب در روز دکتر را دور می کند" . و  محققان ایتالیایی به این نتیجه رسیدند که خوردن یکی بیشتر باعث پایین آمدن  میزان کلسترول شما می شود. در تحقیق جدییدی که  نتایج آن در نشریه امریکایی تغذیه بالینی در16 دسامبر به چاب رسیده ،گروهی  از محققان به این نتیجه رسیدند که خوردن دو سیب در روز برای پایین آمدن کلسترول کافی است.

 

این  تحقیق بر روی 40 نفر ، 23 زن و 17 مرد با مقدار کمی کلسترول بالا  بالا بود انجام گرفت. در مدت هشت هفته ، محققان از یک گروه از این افراد خواستند که دو سیب در روز بخورند و از گروه دیگر خواستند آب سیب را به طور روزانه بنوشند. خون افراد شرکت کننده قبل و بعد از خوردن سیب و آب سیب برای بررسی میزان قند و چربی ( کلسترول و تری گلیسرید) آزمایش می شد.

کاهش چهار درصدی کلسترول بد خون

در نهایت، توانستند به این نتیجه برسند که  میزان کلسترول "بد"  یعنی (کلسترول ال دی ال)  در افرادی که در روز دو  سیب را به طور کامل می خوردند به میزان 4% کاهش یافته است. این کاهش در افرادی که آب سیب می خوردند مشاهد نشد. پس این نتیجه گرفته شد : وقتی میوه ای افشره می شود مقداری از خواص خود را از دست می دهد. بهر حال ، سیب سرشار از فیبر و پلی فنون است . قبلا نیز تحقیقات نشان داده بودند که که مصرف مرتب این میوه  به جهت ترکیباتش تاثیرات مثبتی بر روی متابولیسم ،چربی و برخی علایم بیماری قلبی  دارد .

 اما محققان ایتالیایی از این جهت بخود می بالند  که آزمایش کنترل شده و تصادفی آنها  توانست این داده ها را تایید کند و مکانیسم عملکرد آن را بیابد.  آنها نتیجه گرفتند   " سیب به جهت غنی بودن ماده   روتئوسوسیانیدین بر کاهش کلسترول  خون تاثیر دارد  و تاکید می کنند افرادی که داری کمی فشار خون بالا هستند از این میوه به جهت تاثیرات مثبت عروقی به طور روزانه استفاده کنند.  اگر این تحقیقات بر روی انواع مختلف سیب انجام گیرد  مزایای دیگر هر گونه  سیب نیز مطمئنا پیدا خواهد شد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Manger deux pommes par jour suffirait à faire baisser le cholestérol

Sommaire

 

 

“Une pomme par jour éloigne le médecin”, dit le proverbe britannique. Mangez-en une de plus et vous ferez baisser votre taux de cholestérol, affirment des chercheurs italiens. Dans une nouvelle étude parue le 16 décembre dans The American Journal of Clinical Nutrition, un groupe de scientifiques a en effet montré que consommer deux pommes par jour suffit à diminuer le cholestérol.

 

L’étude a porté sur 40 personnes, 23 femmes et 17 hommes, atteints d’une légère hypercholestérolémie. Pendant huit semaines, les scientifiques ont demandé à un groupe de manger deux pommes par jour (des Reinettes du Canada, particulièrement riches en proanthocyanidines, une forme de polyphénols), et à l’autre de boire du jus de pomme quotidiennement. Les participants se sont soumis à un bilan sanguin avant et après l’expérience afin de comparer notamment leur glycémie et leur taux de lipides dans le sang (cholestérol et triglycérides).

 

Une baisse du taux de mauvais cholestérol d’environ 4%

 

Au final, les chercheurs ont pu constater que les personnes qui avaient mangé le fruit entier deux fois par jour avaient diminué leur taux de “mauvais” cholestérol ( cholestérol LDL) d’environ 4%. Des effets qui n’ont pas été retrouvés chez le groupe ayant consommé du jus de pomme, et pour cause : lorsqu’un fruit est pressé, la teneur de certains de ses composés peut être diminuée. Or, les pommes sont riches en polyphénols et en fibres : des études antérieures ont déjà montré que la consommation régulière du fruit avait un impact bénéfique sur le métabolisme des lipides et d’autres marqueurs de maladies cardiovasculaires grâce à ces composés.

 

Mais les chercheurs italiens se vantent d’avoir réalisé un essai randomisé contrôlé qui a permis de confirmer ces données et d’explorer les mécanismes. “Cette étude souligne les effets hypocholestérolémiants et vasculaires bénéfiques d’une consommation quotidienne de pommes riches en proanthocyanidines par des individus atteints d’une légère hypercholestérolémie”, concluent-ils. Si ces travaux portent sur une variété de pommes en particulier, nul doute que les autres aient elles aussi des bienfaits.

 

Les news de doctissimo

 

mardi 17 décembre 2019 - 11H47

 

هدف از گوش دادن

      بیشتر مردم با این هدف گوش نمی دهند که 

                  سخن را بفهمند

      بلکه گوش می دهند تا پاسخ بدهند

 

La plupart des gens n'écoutent pas

dans l'intention de comprendre 

ils écoutent dans l'intention de répondre. 

 

"Most of us don't listen

with the intent to understand.

We listen with the intent to reply."

Stephen Covey

احتمال ابتلا به سرطان سینه برای زنان سحر خیز کمتر است

یک گروه از محققان بین المللی در  تحقیق وسیعی ، چنین نتیجه گرفتند که احتمال ابتلا به سرطان سینه در زنان سحر خیز از زنان شب بیدار کمتر است.

زنانی که بیشتر سحر خیزند از زنانی که بیشتر شب بیدارند در مقابل سرطان سینه احتمال مصونیت بیشتری دارند.

  این تحقیق را محققان انگلیسی ، امریکایی، فرانسوی و بلژیکی انجام دادند و داده های این تحقیق  بر اساس مطالعه ای  است که بر روی 180216 زن که  جز مجموعه  UK Biobank بودند ( تحقیقی که در آن اطلاعات ژنتیکی 500000 از ساکنان انگلیس در آن ضیط  شده)  و 228951 از زنانی که در تحقیقات کنسرسیوم سرطان سینه شرکت داشتند .

محققان با استفاده از روش  تصادفی مندلین( مطالعه بر روی انواع ویژگی های ژنتیکی تا مشخص شود آیا برخی از فاکتورها با افزایش یا کاهش احتمال برخی بیماریها در ارتباط است یا خیر )، محققان داده های  زنانی را با ژنتیکهای مختلف با توجه به انواع الگوهای خواب آنها : ترجیح خواب صبح یا شب(تیپ زمانی) ، مدت خواب و بی خوابی؛  آنالیز کردند.  

هر سازمانی ممکن بود احتمال وجود یک ارتباط مستقیم را در این مورد پیشنهاد دهد، ولی مندلین تصادفی برنتایج قابل اطمینان تر تاکید دارد.

نتایجی که بی ام جی در 26 ماه جون منتشر کرد حاکی از آنست که خطر ابتلا به سرطان سینه نزد  کسانی که سحر خیز هستند کمتر از کسانی است که سحر خیز نیستند.

هر چند محققان تاثیر بیخوابی را بر خطر ابتلا به سرطان سینه روشن نکرده اند ولی متذکر شده اند  خطر ابتلا به سرطان سینه نزد کسانی هم که بیش از هفت و یا هشت ساعت توصیه شده می خوابند، بیشتر است.

{ به قول معروف سحر باش تا کامروا باشی}

 

 

 

Les femmes matinales pourraient avoir un risque plus faible de cancer du sein

Une vaste étude menée par une équipe internationale de chercheurs a montré que les lève-tôt pourraient enregistrer un risque moindre de développer un cancer du sein par rapport aux femmes qui seraient plus "du soir".

Les femmes qui seraient plus "du matin" pourraient être plus protégées du cancer du sein que celles qui se disent plus "du soir".

 

Cette étude, menée par des scientifiques britanniques, américains, français et norvégiens, a pris en compte des données concernant 180.216 femmes suivies de la cadre du UK Biobank (une étude comprenant les données génomiques de plus de 500.000 résidents du Royaume-Uni) et 228.951 femmes de l'étude Breast Cancer Association Consortium (BCAC).

 

En recourant à une technique appelée randomisation mendélienne (qui étudie des variantes génétiques pour voir si certains facteurs sont associés à un risque accru ou abaissé de maladie), les chercheurs ont analysé chez les femmes les variantes génétiques associées à trois traits de sommeil particuliers : une préférence pour le matin ou le soir ( chronotype), la durée du sommeil et les insomnies.

 

 

Comme la randomisation mendélienne donne des résultats plus fiables, si une association est trouvée, elle est plus susceptible de suggérer une relation directe.

 

Les résultats, repris par la revue The BMJ le 26 juin, ont montré des preuves cohérentes sur le fait qu'être matinale était associé à un risque plus faible de développer un cancer du sein, par rapport aux femmes moins matinales.

 

Les chercheurs ont aussi noté des preuves suggestives sur le fait que les personnes qui dormaient plus longtemps que les 7 ou 8 heures recommandées pouvaient voir leur risque de développer la maladie augmenter, bien que les résultats n'étaient pas clairs sur les effets des insomnies sur le risque de cancer du sein.

 

Les scientifiques ont ajouté que les effets des habitudes de sommeil étaient susceptibles d'être moins importants que les effets d'autres facteurs bien connus du risque du cancer du sein, comme l'indice de masse corporelle ou la consommation d'alcool.

 

 

Ils ont aussi précisé que l'étude avait aussi ses limites, surtout du fait que les données sur le sommeil provenaient des dires des femmes et non d'outils de suivi, et que les femmes étudiées étaient toutes d'origine européenne. Reste à savoir si cette étude pourra s'appliquer à d'autres groupes de personnes. Malgré ces limites, l'étude à de grandes forces comme le fait que les chercheurs ont recouru à plusieurs méthodes pour évaluer les données émanant de deux études très qualitatives.

 

Il a été montré par le passé que les femmes qui travaillaient de nuit pouvaient enregistrer un risque accru de cancer du sein, peut-être du fait que les horaires venaient chambouler leurs cycles de sommeil et qu'elles étaient exposées à de la lumière pendant la nuit.

{ Comme on dit: c'est le lève-tôt qui attrape le ver}

Actualités informations santé - Les News Santé - Doctissimo

راه حل مشکلات

 

 

وقتی مثبت فکرمی کنیم

می توانیم

برای همه چیز

راه حلی بیابیم

 

وقتی منفی فکر می کنیم

در همه چیز مشکلی

می بینیم 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

کفش های ورزشی با لژ زیاد به پا صدمه می زند

 

پودیولوگها{متخصصان پا شناسی} هشدار می دهند:  کفشهای ورزشی با لژ زیاد، بخصوص آنهایی که مد هستند، به دلیل وزنشان به عضلات جلوی ساق پا فشار زیادی وارد می کنند و باعث پا درد می شوند.

کفش های ورزش لژ دار مناسب پا نیستند

شما هم فریفته کفشهای ورزشی با لژ زیاد شده اید؟ شاید طرفدار مد روز هستید، { اگر اینطور است} پای شما از این وضعیت راضی نیست. درمصاحبه ای که روزنامه گاردین با پودیو لوگها ترتیب داد آنها در مورد خطری که این کفشها برای سلامتی پاها ایجاد می کنند هشدار دادند.

کفشهای با وزن بیش از 500 گرم!

 مشکل چیست؟ وزن آنها، بخصوص برای مچ پای ما زیاد است: به عنوان مثال،وزن  کفشهای 2790 لینا آپ داون سوپرگا 481 گرم است ، و کفش های تریپل پلاتفرم ایکس جی جی هدید از شرکت ریبوک کمتر از 557 گرم نیست! ویلیام جویس، پودولوگ، تو ضیح می دهد که " این وزنها می تواند دردهایی در درشت نی پا ایجاد کنند که ما به آن التهاب  ساق پا می گوییم. زیرا وزن اضافی می تواند به عضلات جلوی پا فشار زیادی وارد می کند.

 

این متخصص یادآوری می کند اگر چه اینها در ظاهر کفشهای ورزشی هستند اما به هیچ عنوان نباید برای ورزش پوشیده شوند ، زیرا برخلاف ظاهرشان{که ورزشی است} این کفشها با لژ زیاد از قوس کف پا محافظت نمی کنند.

 

اما ضرر آنها از کفشهای پاشنه بلند کمتر است. ..

اندرو گلاسون، مدیر پودیو لوگی  مرکزی در لندن ، تاکید می کند: با این وجود  در کل،  اثرات مضر کفشهای ورزشی با لژ زیاد بر پا کمتر از کفشهای پاشنه بلند است.  زیرا جای انگشتان در کفشهای پاشنه بلند تنگ است و این موضوع باعث میخچه می شود، و نیز باعث افزایش فشار بر انگشتان و مفاصل و ناخن می شود و این در حالیست که کف نازک و یا ضخیم این کفشها  غالبا باعث درد کف پا  و خستگی می شود و به استخوانهای کف پا صدمه می زند .

چه کفشی برای سلامت پا مناسب است؟ کفشی یا کفی نرم ، پنجه گرد، ترجیحا با با بند و اندازه مناسب تا از تمام صدمات دردناک ،تغییر شکل دادنها  و دیگر ناراحتی ها  جلوگیری کند.  

 

 

 

 

 

 

Les baskets à semelles compensées seraient dangereuses pour la santé des pieds

A cause de leur poids, les baskets à semelles épaisses, particulièrement à la mode  

 

Les baskets à semelles épaisses, ce n'est pas le pied !

 

Vous aussi avez succombé à la tendance des baskets à semelles compensées ? Vous êtes peut-être à la mode, mes vos pieds ne sont pas près de vous remercier. Dans une interview accordée au quotidien britannique The Guardian, des podologues alertent des risques pour la santé des pieds liés au port de ces chaussures.

Des chaussures qui peuvent peser plus de 500 grammes !

 

Le problème ? Leur poids, particulièrement lourd pour nos chevilles : par exemple, les 2790 Linea Up Down de Superga pèsent 481 grammes, et les Triple Platform X Gigi Hadid de Reebok, pas moins de 557 grammes ! “Ce poids peut entraîner des douleurs au niveau du tibia, que l’on appelle des périostites tibiales”, explique William Joyce, podologue. “Car le poids supplémentaire peut provoquer une sursollicitation des muscles à l’avant du tibia.”

Le podologue rappelle en outre que bien qu’il s’agisse de baskets, elles ne doivent en aucun cas être portées pour faire du sport, car contrairement aux chaussures designées pour, les baskets à semelles compensées ne soutiennent pas la voûte plantaire.

Mais elles restent moins pires que les talons hauts...

 

Toutefois, leurs effets délétères sur le pied resteraient moindres que ceux des talons hauts. “Les talons hauts sont généralement pires que les baskets à semelles épaisses”, affirme Andrew Gladstone, directeur d’un centre de podologie à Londres. “Les orteils y sont à l’étroit, ce qui mène à la formation de cors, une pression accrue sur les orteils et les articulations ainsi que des problèmes d’ongles, tandis que leurs semelles minces et dures peuvent causer des douleurs à la plante du pied, en endommageant les articulations métatarsiennes et en fatiguant le pied de manière générale.”La chaussure à privilégier pour des pieds en bonne santé ? Celle avec une semelle souple, au b
out rond, idéalement avec des lacets et à la bonne pointure, afin d’éviter tous risques de douleurs, déformations et autres désagréments.